معنی و آموزش کلمه “Visible” (ویزیبل)

Visible

یادگیری واژه‌های ضروری زبان انگلیسی نقش بسزایی در تقویت توانایی‌های ارتباطی و تسلط بر زبان دارد. یکی از مجموعه‌های معتبر و کاربردی در این زمینه ۵۰۴ واژه ضروری است که به زبان‌آموزان این امکان را می‌دهد تا دایره لغات خود را گسترش داده و در مکالمات روزمره و نوشتاری به‌طور مؤثری استفاده کنند.

در این درس، کلمه Visible را بررسی می‌کنیم. این کلمه به معنای “قابل مشاهده” یا “مشهود” است و در بسیاری از متون علمی، فنی و مکالمات روزمره به کار می‌رود. با یادگیری دقیق این واژه، می‌توانید دقت خود را در استفاده از زبان انگلیسی افزایش دهید.

برای یادگیری بهتر واژه‌ها و مشاهده استفاده واقعی آن‌ها در زندگی روزمره، درس پنجم لغات ۵۰۴  را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیک‌های کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.

معنی و تلفظ

کلمه: Visible
تلفظ: /ˈvɪz.ə.bəl/ – وِزِبِل
معنی: قابل مشاهده، آشکار، مشهود

تعریف کلمه Visible

کلمه Visible به چیزی اشاره دارد که قابل دیدن باشد، یعنی می‌توان آن را با چشم مشاهده کرد. این واژه معمولاً در مواردی استفاده می‌شود که چیزی یا کسی در معرض دید باشد و به‌راحتی بتوان آن را تشخیص داد. همچنین، در مفاهیم انتزاعی نیز به معنای “آشکار” و “قابل درک” به کار می‌رود.

کاربردهای کلمه Visible در جمله

مثال ۱:
The mountains are visible from my window.
کوه‌ها از پنجره‌ی من قابل مشاهده هستند.

مثال ۲:
The stars were barely visible through the thick clouds.
ستاره‌ها به سختی از میان ابرهای ضخیم قابل مشاهده بودند.

مثال ۳:
There was a visible improvement in his performance.
بهبودی مشهودی در عملکرد او دیده می‌شد.

مثال ۴:
The warning sign should be clearly visible to all drivers.
تابلو هشدار باید برای همه رانندگان به‌وضوح قابل مشاهده باشد.

مثال ۵:
No visible damage was found on the car after the accident.
هیچ آسیب قابل مشاهده‌ای بعد از تصادف روی ماشین پیدا نشد.

مثال ۶:
Her happiness was visible on her face.
خوشحالی او روی صورتش مشهود بود.

مثال ۷:
A visible crack appeared on the surface of the glass.
یک ترک قابل مشاهده روی سطح شیشه ظاهر شد.

مثال ۸:
There was no visible sign of struggle in the crime scene.
هیچ نشانه‌ی قابل مشاهده‌ای از درگیری در صحنه جرم وجود نداشت.

مثال ۹:
His nervousness was visible during the interview.
اضطراب او در طول مصاحبه کاملاً مشهود بود.

مثال ۱۰:
The moon is not always visible during the day.
ماه همیشه در طول روز قابل مشاهده نیست.

مترادف‌ها (Synonyms)

  •  Apparent – آشکار
  •  Observable – قابل مشاهده
  •  Noticeable – قابل تشخیص
  •  Clear – واضح

متضادها (Antonyms)

  • Invisible – نامرئی
  •  Hidden – پنهان
  •  Unclear – نامشخص

آزمون کلمه Visible

جای خالی را با گزینه‌ی صحیح پر کنید.

  1. The writing on the wall was barely ______ due to the faded ink.
    a) visible
    b) invisible
    c) loud
    d) small
  2. The stars are more ______ on a clear night.
    a) visible
    b) hidden
    c) invisible
    d) blurred
  3. His disappointment was ______ in his voice.
    a) noticeable
    b) visible
    c) unknown
    d) unclear
  4. The sign needs to be placed in a ______ location so everyone can see it.
    a) hidden
    b) visible
    c) dark
    d) blurry
  5. There were no ______ marks on the door, so it didn’t seem like someone had forced it open.
    a) clear
    b) visible
    c) slight
    d) damaged
  6. The airplane became ______ as it descended through the clouds.
    a) invisible
    b) hidden
    c) visible
    d) blurry
  7. His success was ______ after years of hard work.
    a) hidden
    b) visible
    c) unknown
    d) unclear
  8. The painting was placed in a highly ______ position in the gallery.
    a) visible
    b) dark
    c) blurred
    d) hidden
  9. The road signs should be clearly ______ to prevent accidents.
    a) visible
    b) invisible
    c) unnoticed
    d) unclear
  10. The moon is sometimes not ______ due to heavy clouds.
    a) visible
    b) clear
    c) bright
    d) unknown

پاسخنامه آزمون

  1. a) visible
  2. a) visible
  3. b) visible
  4. b) visible
  5. b) visible
  6. c) visible
  7. b) visible
  8. a) visible
  9. a) visible
  10. a) visible

جمع بندی

کلمه Visible یکی از واژه‌های پرکاربرد زبان انگلیسی است که برای توصیف هر چیزی که قابل مشاهده باشد، به کار می‌رود. این کلمه هم در مفاهیم فیزیکی، مانند دیدن اشیا، و هم در مفاهیم انتزاعی، مانند احساسات و نشانه‌ها، کاربرد دارد. با یادگیری مترادف‌ها، متضادها و مثال‌های مختلف، می‌توانید این واژه را به‌خوبی در مکالمات و نوشتار خود به کار ببرید. تمرین و تکرار، کلید موفقیت در یادگیری لغات جدید است، پس حتماً از این واژه در جملات خود استفاده کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درس اول را رایگان ببینید

درس اول ۵۰۴ کلمه ضروری انگلیسی را رایگان ببینید و تأثیر فوق‌العاده آن را بر مهارت‌های زبان خود احساس کنید. تفاوت در یادگیری را با این روش مؤثر و جذاب تجربه کنید!

تمامی حقوق برای شرکت پیشروان داده پرداز صنعت دیجیتال محفوظ است

طراحی سایت توسط پرشیا وب