
یادگیری واژههای کلیدی زبان انگلیسی، یکی از ارکان اصلی در مسیر تسلط بر این زبان است. واژههای کاربردی در موقعیتهای واقعی به زبانآموزان کمک میکنند تا راحتتر و مؤثرتر با دیگران ارتباط برقرار کنند. مجموعهی معتبر و محبوب ۵۰۴ واژه ضروری یکی از بهترین منابع برای تقویت دایره لغات محسوب میشود.
در این درس، به بررسی کلمهی Survive میپردازیم که در درس هشتم از مجموعه لغات ۵۰۴ معرفی شده است. برای مشاهده درس کامل، به درس ۸ از مجموعه ۵۰۴ واژه مراجعه کنید.
معنی و تلفظ
کلمه: Survive
تلفظ: /sɚˈvaɪv/ – سِرْوایو
معنی: زنده ماندن، جان بهدر بردن، دوام آوردن
تعریف کلمه Survive
کلمهی Survive به معنای زنده ماندن پس از یک موقعیت سخت یا تهدیدکننده است. این واژه معمولاً در شرایطی استفاده میشود که فرد یا چیزی از یک حادثه، بیماری، یا بحران جان سالم به در میبرد یا به زندگی ادامه میدهد.
این فعل میتواند به صورت مستقیم (بدون حرف اضافه) یا با حرف اضافهی “from” یا “on” نیز به کار برود.
نکات مهم درباره Survive
- Survive اغلب همراه با شرایط دشوار، حوادث طبیعی، یا موقعیتهای بحرانی استفاده میشود.
- در برخی ساختارها، با حرف اضافهی on همراه است، زمانی که بخواهیم دربارهی ادامهی زندگی با حداقل منابع صحبت کنیم.
- در انگلیسی رسمی و غیررسمی کاربرد گستردهای دارد.
کاربردهای کلمه Survive در جمله
مثال ۱:
The firefighters helped the family survive the fire.
آتشنشانها به خانواده کمک کردند تا از آتشسوزی جان سالم به در ببرند.
مثال ۲:
Only a few animals survived the harsh winter.
تنها چند حیوان توانستند زمستان سخت را زنده بمانند.
مثال ۳:
He survived a serious car accident last year.
او از یک تصادف شدید در سال گذشته جان سالم به در برد.
مثال ۴:
It’s hard to survive on such a low income.
زنده ماندن با چنین درآمد پایینی سخت است.
مثال ۵:
The plant can survive without water for weeks.
این گیاه میتواند بدون آب برای هفتهها زنده بماند.
مثال ۶:
No one believed she would survive the surgery, but she did.
هیچکس باور نداشت که او از عمل جراحی جان سالم به در ببرد، اما او موفق شد.
مثال ۷:
They survived the storm by taking shelter in the basement.
آنها با پناه گرفتن در زیرزمین، از طوفان جان سالم به در بردند.
مثال ۸:
After losing his job, he had to survive on savings.
بعد از از دست دادن شغلش، مجبور بود با پساندازش زندگی کند.
مثال ۹:
The soldier survived three wars.
آن سرباز از سه جنگ جان سالم به در برد.
مثال ۱۰:
She survived cancer and became an inspiration to many.
او از سرطان جان سالم به در برد و الهامبخش بسیاری شد.
مترادفها (Synonyms)
- Stay alive – زنده ماندن
- Endure – دوام آوردن
- Outlive – بیشتر زنده ماندن
- Withstand – تاب آوردن
متضادها (Antonyms)
- Die – مردن
- Perish – نابود شدن
- Succumb – تسلیم شدن (در برابر بیماری یا فشار)
آزمون کلمه Survive
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The hikers were lucky to ______ the snowstorm.
a) build
b) survive
c) forget
d) escape - It’s difficult to ______ in the desert without water.
a) cook
b) survive
c) run
d) visit - After the company closed, many employees struggled to ______.
a) survive
b) resign
c) spend
d) leave - Only a few passengers ______ the plane crash.
a) missed
b) survived
c) enjoyed
d) planned - We need more food to ______ the long journey.
a) delay
b) survive
c) carry
d) join - She managed to ______ cancer after years of treatment.
a) ignore
b) cure
c) survive
d) suffer - The villagers ______ on simple farming and fishing.
a) depend
b) survive
c) rely
d) live - The child was too young to ______ on his own.
a) survive
b) walk
c) drive
d) learn - The business couldn’t ______ the economic crisis.
a) win
b) create
c) survive
d) save - Some animals can ______ extreme temperatures.
a) survive
b) escape
c) move
d) eat
پاسخنامه آزمون
- b) survive
- b) survive
- a) survive
- b) survived
- b) survive
- c) survive
- b) survive
- a) survive
- c) survive
- a) survive
جمعبندی
کلمهی Survive یکی از افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی است که به معنای جان سالم به در بردن یا ادامهی زندگی در شرایط دشوار به کار میرود. این واژه در موقعیتهای مختلفی مانند بلایای طبیعی، بیماریها، بحرانهای مالی یا جنگ کاربرد دارد. یادگیری و تمرین این کلمه میتواند توانایی شما را در درک و بیان مفاهیم پیچیده در مکالمات و متون انگلیسی تقویت کند. برای آشنایی بیشتر با کاربرد این واژه و دیگر لغات مهم، به درس ۸ از مجموعه ۵۰۴ واژه مراجعه کنید.