
یادگیری لغات کلیدی انگلیسی مانند Reluctant میتواند در تقویت مهارت درک مطلب و مکالمه بسیار مؤثر باشد. واژه Reluctant یکی از کلمات پرکاربرد و مهم درس ۸ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری است که نشاندهنده تردید، بیمیلی یا عدم تمایل به انجام کاری است.
در موقعیتهای مختلف زندگی، ممکن است نیاز داشته باشیم احساس تردید یا بیمیلی خود یا دیگران را بیان کنیم. در چنین مواردی، کلمه Reluctant به ما کمک میکند تا منظور خود را بهدقت و درستی منتقل کنیم.
معنی و تلفظ
کلمه: Reluctant
تلفظ: /rɪˈlʌk.tənt/ – ریلِکتِنت
معنی: بیمیل، مردد، ناراضی از انجام کاری
تعریف کلمه Reluctant
کلمه Reluctant یک صفت (Adjective) است که نشاندهنده عدم تمایل، دودلی یا بیمیلی به انجام کاری میباشد. وقتی کسی Reluctant است، معمولاً از انجام یک کار اجتناب میکند یا با اکراه آن را انجام میدهد، حتی اگر بداند که آن کار لازم است.
چند نکته مهم درباره “Reluctant”
- Reluctant اغلب با افعالی مانند be یا seem همراه میشود. مثلاً:
She was reluctant to answer the question. - این کلمه بار منفی دارد و معمولاً نشاندهندهی وجود مانعی روانی یا احساسی برای انجام یک کار است.
- معادل فارسی آن میتواند بسته به جمله “بیمیل”، “اکراهآمیز”، “مردد” یا “ناخوشایند” باشد.
اصطلاحات و ترکیبهای رایج با Reluctant
- Reluctant to do something – بیمیل به انجام کاری
- A reluctant participant – مشارکتکنندهای که با اکراه شرکت کرده
- Reluctant agreement – موافقت از سر اجبار یا بیمیلی
کاربردهای کلمه Reluctant در جمله
مثال ۱:
She was reluctant to share her personal story.
او نسبت به اشتراکگذاری داستان شخصیاش بیمیل بود.
مثال ۲:
I’m reluctant to invest in a business I don’t fully understand.
من برای سرمایهگذاری در کسبوکاری که کاملاً نمیفهمم، مرددم.
مثال ۳:
Many students are reluctant to ask questions in class.
بسیاری از دانشآموزان در کلاس برای پرسیدن سؤال بیمیل هستند.
مثال ۴:
Despite his reluctance, he eventually agreed to help.
با وجود بیمیلیاش، در نهایت موافقت کرد که کمک کند.
مثال ۵:
The manager gave a reluctant nod.
مدیر با بیمیلی سری تکان داد.
مثال ۶:
He was reluctant to speak in public.
او برای صحبت کردن در جمع مردد بود.
مثال ۷:
Parents were reluctant to let their children go on the trip.
والدین بیمیل بودند که فرزندانشان به این سفر بروند.
مترادفها (Synonyms)
- Unwilling – بیمیل
- Hesitant – مردد
- Resistant – مقاوم، مخالفتآمیز
- Opposed – مخالف
متضادها (Antonyms)
- Willing – مایل، داوطلب
- Eager – مشتاق
- Ready – آماده
آزمون کلمه Reluctant
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- She was ______ to make a decision without talking to her team.
a) eager
b) reluctant
c) excited
d) prepared - He gave a ______ answer, showing he didn’t want to talk about it.
a) reluctant
b) cheerful
c) detailed
d) quick - The child was ______ to try the new food.
a) curious
b) reluctant
c) enthusiastic
d) hungry - I’m usually ______ to take risks unless I’ve done enough research.
a) ready
b) reluctant
c) happy
d) careless - They seemed ______ to accept the offer without negotiation.
a) willing
b) reluctant
c) thrilled
d) smart - Even though he was tired, he was not ______ to help us.
a) reluctant
b) afraid
c) happy
d) lazy - Sarah felt ______ about leaving her job so suddenly.
a) reluctant
b) certain
c) brave
d) amused - Some people are ______ to speak their mind in public.
a) reluctant
b) eager
c) confident
d) proud - He gave a ______ smile before walking away.
a) willing
b) reluctant
c) bright
d) natural - The government was ______ to make changes to the policy.
a) reluctant
b) eager
c) open
d) glad
پاسخنامه آزمون
- b) reluctant
- a) reluctant
- b) reluctant
- b) reluctant
- b) reluctant
- a) reluctant
- a) reluctant
- a) reluctant
- b) reluctant
- a) reluctant
جمعبندی
کلمه Reluctant یکی از صفات مهم و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که نشاندهنده بیمیلی یا تردید نسبت به انجام کاری است. این واژه در شرایط رسمی و غیررسمی استفاده فراوان دارد و دانستن کاربردهای مختلف آن میتواند به بهبود مهارت مکالمه، درک مطلب و نوشتار شما کمک زیادی کند. برای یادگیری بیشتر و دیدن سایر واژههای مهم، درس ۸ مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری را مطالعه کنید.