
یادگیری واژگان کلیدی زبان انگلیسی نهتنها در درک متون و مکالمات نقش دارد، بلکه توانایی ابراز احساسات و مفاهیم دقیقتری را نیز به زبانآموز میدهد. یکی از واژگان پرکاربرد و احساسی که در درس ۹ لغات ۵۰۴ واژه ضروری معرفی شده، کلمه Rage است. این واژه به معنای «خشم شدید» به کار میرود و معمولاً برای توصیف احساساتی بهکار میرود که خارج از کنترل هستند.
برای مشاهده این درس به صورت کامل، به لینک زیر مراجعه کنید:
🔗 درس ۹ لغات ۵۰۴ واژه
معنی و تلفظ
کلمه: Rage
تلفظ: /reɪdʒ/ – رِیج
معنی: خشم شدید، عصبانیت انفجاری، طغیان عصبی
تعریف کلمه Rage
Rage به حالتی از خشم شدید و اغلب غیرقابلکنترل اشاره دارد که ممکن است باعث رفتارهای پرخطر یا غیرمنطقی شود. این واژه معمولاً برای توصیف انفجارهای احساسی استفاده میشود و میتواند در موقعیتهای روزمره، روابط شخصی، یا در گزارشهای خبری به کار برود.
Rage معمولاً به عنوان اسم (Noun) و گاهی نیز به صورت فعل (Verb) به کار میرود.
- اسم (Noun): حالتی از خشم شدید
- فعل (Verb): دچار خشم شدید شدن (کمتر رایج ولی قابل استفاده)
نکات مهم درباره “Rage”
تفاوت Rage و Anger:
- Anger واژهای عمومیتر برای عصبانیت است، در حالی که Rage به انفجار ناگهانی و شدید این احساس اشاره دارد.
- Rage اغلب با از دست دادن کنترل همراه است، در حالی که anger ممکن است خفیف یا کنترلشده باشد.
اصطلاحات رایج:
- Road rage: عصبانیت شدید هنگام رانندگی
- Fly into a rage: ناگهان عصبانی شدن
- Rage against the machine: خشم علیه سیستم یا وضع موجود (اصطلاحی معروف)
کاربردهای کلمه Rage در جمله
مثال ۱ (اسم):
She was trembling with rage after hearing the news.
او پس از شنیدن خبر از شدت خشم میلرزید.
مثال ۲:
His face turned red with rage.
صورتش از شدت عصبانیت قرمز شد.
مثال ۳:
In a fit of rage, he broke the vase.
در یک حمله عصبانیت، او گلدان را شکست.
مثال ۴:
Road rage is becoming a serious problem in big cities.
خشم رانندگی به مشکلی جدی در شهرهای بزرگ تبدیل شده است.
مثال ۵:
The speech triggered a wave of public rage.
این سخنرانی موجی از خشم عمومی را برانگیخت.
مثال ۶:
She shouted in rage and slammed the door.
او با خشم فریاد زد و در را کوبید.
مثال ۷:
His sudden rage surprised everyone.
خشم ناگهانیاش همه را غافلگیر کرد.
مثال ۸:
He was consumed by rage and couldn’t think clearly.
او از شدت خشم از خود بیخود شده بود و نمیتوانست منطقی فکر کند.
مترادفها (Synonyms)
- Fury – خشم انفجاری
- Wrath – خشم عمیق
- Anger – عصبانیت
- Outburst – طغیان، انفجار احساسی
متضادها (Antonyms)
- Calm – آرامش
- Peace – صلح
- Serenity – آسودگی
- Patience – صبوری
آزمون کلمه Rage
۱. After losing the game, he shouted in ______.
a) peace
b) fear
c) rage
d) silence
۲. The angry driver showed signs of road ______.
a) calm
b) rage
c) joy
d) sleep
۳. She felt a sudden burst of ______ when she saw the mess.
a) rage
b) delight
c) worry
d) humor
۴. He punched the wall in a fit of ______.
a) pride
b) shame
c) rage
d) relief
۵. People gathered in the streets, expressing their ______ over the decision.
a) happiness
b) rage
c) confusion
d) satisfaction
۶. The teacher handled the situation with surprising ______.
a) rage
b) calm
c) speed
d) power
۷. ______ is often triggered by stress and frustration.
a) Rage
b) Curiosity
c) Laughter
d) Shyness
۸. She couldn’t hide her ______ when she heard the unfair verdict.
a) joy
b) rage
c) guilt
d) trust
۹. The crowd erupted in ______ after the team’s unfair loss.
a) rage
b) sleep
c) confusion
d) laughter
۱۰. Despite the provocation, he remained ______.
a) enraged
b) calm
c) silent
d) nervous
پاسخنامه آزمون
- c) rage
- b) rage
- a) rage
- c) rage
- b) rage
- b) calm
- a) Rage
- b) rage
- a) rage
- b) calm
جمعبندی
واژه Rage یکی از واژگان قدرتمند احساسی در زبان انگلیسی است که برای توصیف خشم شدید و انفجاری به کار میرود. کاربردهای این واژه در موقعیتهای مختلف از گفتوگوهای روزمره تا متون ادبی و خبری بسیار زیاد است. یادگیری این کلمه نهتنها دایره واژگان احساسی شما را غنی میسازد، بلکه توانایی درک بهتر متون و ارتباط مؤثرتر را نیز فراهم میکند. برای تقویت این واژه و سایر کلمات کاربردی، حتماً درس ۹ لغات ۵۰۴ واژه را با دقت مطالعه کنید.