
یادگیری واژههای کلیدی زبان انگلیسی نقش بسیار مهمی در تقویت مهارتهای گفتاری و نوشتاری دارد. یکی از مجموعههای محبوب برای این هدف، ۵۰۴ واژه ضروری زبان انگلیسی است که به زبانآموزان کمک میکند تا واژگان پرکاربرد را در موقعیتهای مختلف بهتر درک کنند.
در این درس، به سراغ کلمه Quota میرویم که یکی از واژههای درس ۱۹ مجموعه ۵۰۴ است. برای مرور کامل این درس و مشاهده سایر لغات آن، میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
👉 درس ۱۹ لغات ۵۰۴
معنی و تلفظ
کلمه: Quota
تلفظ: /ˈkwoʊ.t̬ə/ – کووْتَه
معنی: سهمیه، میزان تعیینشده، مقدار مجاز
📋 پاسخنامه آزمون
همه این کلمات از کتاب معروف ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی هستند. این واژهها جزو پرتکرارترین لغات زبان انگلیسیاند، طوری که اگر به آنها مسلط باشید، تقریباً نیازی به کلاس زبان نخواهید داشت!
مشاهده درس اول ۵۰۴تعریف کلمه Quota
کلمه Quota به معنی «سهمیه» یا «مقدار مشخصی از چیزی» است که معمولاً از طرف یک نهاد یا سازمان تعیین میشود. این واژه در موقعیتهای رسمی و اقتصادی زیاد بهکار میرود؛ مثلاً برای توصیف سهمیه واردات، تعداد مجاز فروش، یا حتی میزان کار مورد انتظار از یک فرد در یک دوره زمانی خاص.
این واژه اسم (Noun) است و بیشتر در زمینههای بازرگانی، سیاست، و نیروی کار استفاده میشود.
چند نکته مهم درباره “Quota”
در تجارت بینالملل، import quota به معنی «سهمیه واردات» است.
در محیطهای کاری، sales quota یعنی «سهمیه فروش» یا هدف تعیینشده برای فروشندگان.
در سیاست یا امور اجتماعی، gender quota یعنی «سهمیه جنسیتی» (مثلاً تعداد مشخصی از زنان در یک سازمان).
کاربردهای کلمه Quota در جمله
مثال ۱:
The company set a sales quota for each employee.
شرکت برای هر کارمند سهمیه فروش تعیین کرد.
مثال ۲:
There is a strict quota on the number of cars that can be imported each year.
سهمیه سختگیرانهای برای تعداد خودروهایی که هر سال میتوان وارد کرد وجود دارد.
مثال ۳:
She easily met her monthly quota at work.
او بهراحتی سهمیه ماهانه خود را در محل کار برآورده کرد.
مثال ۴:
The fishing quota is designed to protect marine life.
سهمیه صید برای حفاظت از زندگی دریایی طراحی شده است.
مثال ۵:
They exceeded their production quota last month.
آنها در ماه گذشته از سهمیه تولید خود فراتر رفتند.
مثال ۶:
Each country was given a quota of refugees to accept.
برای هر کشور سهمیهای از پناهندگان برای پذیرش تعیین شد.
مثال ۷:
He failed to reach his quota and lost his bonus.
او نتوانست به سهمیهاش برسد و پاداش خود را از دست داد.
مترادفها (Synonyms)
Allotment – سهم، اختصاص
Portion – بخش، قسمت
Share – سهم
Allowance – میزان مجاز
متضادها (Antonyms)
Unlimited – نامحدود
Whole – کامل
Total freedom – آزادی کامل (بدون محدودیت)
آزمون کلمه Quota
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
Each salesperson must reach their monthly ______ to get a bonus.
a) salary
b) quota
c) meeting
d) requestThe government imposed an import ______ on foreign goods.
a) rule
b) price
c) quota
d) taxShe worked hard to exceed her sales ______.
a) plan
b) quota
c) project
d) reportEach country has a ______ for the number of immigrants it can accept.
a) law
b) limit
c) quota
d) visaBecause of overfishing, a new fishing ______ was introduced.
a) limit
b) quota
c) tax
d) ruleHe didn’t meet his ______ this quarter and lost his commission.
a) quota
b) chance
c) goal
d) deadlineThe manager increased the production ______ due to high demand.
a) cost
b) rate
c) quota
d) scheduleThere’s no ______ on how many books you can borrow.
a) quota
b) restriction
c) permission
d) librarianThe company reduced its hiring ______ to cut costs.
a) budget
b) quota
c) time
d) planThe students were given a reading ______ for the semester.
a) quota
b) topic
c) exam
d) level
پاسخنامه آزمون
b) quota
c) quota
b) quota
c) quota
b) quota
a) quota
c) quota
a) quota
b) quota
a) quota
جمعبندی
کلمه Quota به معنی سهمیه یا مقدار مشخصی است که معمولاً برای محدود کردن، تنظیم یا مدیریت یک فعالیت تعیین میشود. این واژه در تجارت، سیاست، و محیطهای کاری بسیار پرکاربرد است و دانستن آن برای زبانآموزانی که میخواهند در حوزههای اقتصادی یا مدیریتی پیشرفت کنند، ضروری است. یادگیری این لغت از درس ۱۹ مجموعه ۵۰۴ به شما کمک میکند تا در مکالمات رسمی و حرفهای، دقیقتر و مؤثرتر صحبت کنید.


