
در این درس، به سراغ ۱۲ واژه جدید میرویم که به تقویت دایره واژگان شما و بهبود مهارتهای ارتباطیتان کمک خواهند کرد. این کلمات با دقت انتخاب شدهاند تا بتوانید در موقعیتهای متنوعی از آنها استفاده کنید و به صورت طبیعی در مکالمات و نوشتههای روزمرهتان به کار بگیرید. یادگیری این واژهها به شما اعتماد به نفس بیشتری برای شرکت در مکالمات مختلف میبخشد و ارتباط با دیگران را برای شما آسانتر میکند.
ویدیوی آموزشی درس ۳۵
ویدیوی آموزشی این درس اکنون آماده است! در این ویدیو، ۱۲ کلمه جدید همراه با تلفظ صحیح و مثالهای کاربردی به شما آموزش داده میشود. این ویدیو شما را در یادگیری سریعتر و بهکارگیری آسانتر واژگان در مکالمات یاری میکند. ضمناً، درس اول از مجموعه ۵۰۴ واژه به صورت رایگان در دسترس شما قرار گرفته است. با مشاهده این درس رایگان، میتوانید کیفیت و سبک آموزشی ما را بسنجید و تصمیم بگیرید که آیا مسیر یادگیری با ما برای شما مناسب است یا خیر.
چرا ویدیوهای آموزشی مجموعه ۵۰۴ واژه؟
یادگیری زبان با ویدیوها یکی از جذابترین و مؤثرترین روشهاست که شامل مزایای زیر میباشد:
- تلفظ صحیح: با مشاهده ویدیو، میتوانید تلفظ دقیق واژگان را بشنوید و به راحتی تمرین کنید.
- کاربرد در زندگی واقعی: مثالهای واقعی در ویدیوها به شما نشان میدهد که هر واژه چگونه در موقعیتهای مختلف به کار میرود.
- تقویت شنیداری: شنیدن گفتار طبیعی با لهجههای مختلف به تقویت مهارت شنیداری و آشنایی با ریتمهای مختلف زبان کمک میکند.
- یادگیری چندحسی: ترکیب تصویر و صدا در ویدیوها باعث میشود که واژگان بهتر در ذهن شما بمانند و تجربه یادگیری جذابتری داشته باشید.
- انعطافپذیری در یادگیری: با ویدیوهای آموزشی میتوانید در هر زمان و مکان مناسب به یادگیری ادامه دهید و با توجه به نیاز خود درسها را مرور کنید.
آموزش متنی درس ۳۵
در این درس، توضیحات کامل هر واژه شامل تلفظ، معنی و مثالهای کاربردی آورده شده است تا شما بتوانید این کلمات را به صورت نوشتاری و گفتاری استفاده کنید. رویکرد آموزشی ما به شما کمک میکند که با دقت و اطمینان بیشتری در یادگیری زبان پیشرفت کنید و مهارتهای زبانی خود را تقویت نمایید.
vague
- تلفظ: /veɪɡ/
- معنی: مبهم، نامشخص
- مثال: Her explanation was so vague that no one understood what she meant.
- ترجمه: توضیح او آنقدر مبهم بود که هیچ کس متوجه منظورش نشد.
elevate
- تلفظ: /ˈelɪveɪt/
- معنی: بالا بردن
- مثال: Regular exercise can help elevate your mood.
- ترجمه: ورزش منظم میتواند حال شما را بهتر کند.
lottery
- تلفظ: /ˈlɑːtəri/
- معنی: بخت آزمایی، قرعهکشی
- مثال: Winning the lottery can change your life overnight.
- ترجمه: برنده شدن در بختآزمایی میتواند زندگی شما را در یک شب تغییر دهد.
finance
- تلفظ: /faɪˈnæns/
- معنی: امور مالی، تأمین بودجه کردن
- مثال: The project was delayed due to a lack of finance.
- ترجمه: پروژه به دلیل کمبود بودجه به تأخیر افتاد.
obtain
- تلفظ: /əbˈteɪn/
- معنی: به دست آوردن، مورد استفاده بودن
- مثال: You need to obtain permission before entering the restricted area.
- ترجمه: قبل از ورود به منطقه محدود، باید مجوز دریافت کنید.
cinema
- تلفظ: /ˈsɪnəmə/
- معنی: سینما، تصویر متحرک
- مثال: They went to the cinema to watch the latest movie.
- ترجمه: آنها برای دیدن جدیدترین فیلم به سینما رفتند.
event
- تلفظ: /ɪˈvent/
- معنی: واقعه، رخداد، نتیجه، پیامد
- مثال: The event was well-organized and had a large attendance.
- ترجمه: این رخداد بهخوبی سازماندهی شده بود و تعداد زیادی شرکتکننده داشت.
discard
- تلفظ: /dɪˈskɑːrd/
- معنی: دور انداختن
- مثال: He decided to discard the old furniture.
- ترجمه: او تصمیم گرفت مبلمان قدیمی را دور بیندازد.
soar
- تلفظ: /sɔːr/
- معنی: به بالا رفتن، در ارتفاع بالا اوج گرفتن
- مثال: The eagle soared high above the mountains.
- ترجمه: عقاب در ارتفاع بالای کوهها اوج گرفت.
subsequent
- تلفظ: /ˈsʌbsɪkwənt/
- معنی: بعدی
- مثال: The team faced a lot of challenges in subsequent matches.
- ترجمه: تیم در مسابقات بعدی با چالشهای زیادی مواجه شد.
relate
- تلفظ: /rɪˈleɪt/
- معنی: گفتن، نقل کردن، ربط دادن
- مثال: She could relate her experiences to everyone.
- ترجمه: او میتوانست تجربیات خود را برای همه بازگو کند.
stationary
- تلفظ: /ˈsteɪʃəneri/
- معنی: ثابت، بیحرکت
- مثال: The car remained stationary as it waited at the traffic light.
- ترجمه: خودرو هنگام انتظار در چراغ راهنما بیحرکت ماند.