
در این درس از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری، ۱۲ کلمه جدید را بررسی خواهیم کرد که به شما در تقویت دایره واژگان و تسلط بر مکالمات روزمره کمک میکند. این واژگان به گونهای انتخاب شدهاند که کاربردهای گستردهای در مکالمات و متون مختلف داشته باشند و مهارتهای گفتاری و نوشتاری شما را بهبود بخشند. با تسلط بر این کلمات، میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری در گفتوگوهای خود شرکت کنید و ارتباط موثرتری برقرار کنید.
آموزش ویدیویی درس ۲۳ از لغات ۵۰۴ با فیلم و کلیپ واقعی
ویدیوی آموزشی درس ۲۳ هماکنون در دسترس است! در این ویدیو، ۱۲ واژه جدید به همراه تلفظ صحیح و مثالهای کاربردی هر کلمه ارائه میشود. این مجموعه به شما کمک میکند تا با اطمینان بیشتری این واژگان را در مکالمات و نوشتار خود استفاده کنید. توجه داشته باشید که درس اول مجموعه ۵۰۴ واژه، به صورت رایگان برای شما فراهم شده است. میتوانید با مشاهده این درس رایگان، با سبک آموزشی ما آشنا شوید و از کیفیت آموزش اطمینان حاصل کنید.
مزایای یادگیری ۵۰۴ واژه با ویدیو و کلیپ
یادگیری واژگان انگلیسی از طریق ویدیو و کلیپ، یک روش مؤثر و جذاب است که مزایای زیر را به همراه دارد:
- تلفظ صحیح: ویدیوها به شما کمک میکنند تا تلفظ صحیح و طبیعی کلمات را با لهجههای مختلف بشنوید و بیاموزید.
- درک کاربرد واقعی: از طریق مثالهای واقعی میتوانید کاربرد هر کلمه را در مکالمات روزمره ببینید.
- تقویت مهارت شنیداری: شنیدن گفتار طبیعی در ویدیوها باعث تقویت مهارت شنیداری شما میشود.
- یادگیری چندحسی: ترکیب صدا و تصویر در ویدیوها، اطلاعات را به شکل موثرتری در ذهن شما ثبت میکند.
- انعطافپذیری در یادگیری: میتوانید ویدیوها را در هر زمان و مکانی که برایتان مناسب است مشاهده کنید.
آموزش متنی درس ۲۳ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی
در بخش آموزش متنی این درس، هر کلمه را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد. این بخش شامل تلفظ، معنی و مثالهای کاربردی است که به شما کمک میکند تا از واژگان جدید به راحتی در مکالمات و نوشتههای خود استفاده کنید. روش یادگیری با آموزش متنی و ویدیویی به شما اطمینان بیشتری میدهد و به شما کمک میکند که با دقت و مهارت بیشتری در زبان انگلیسی پیشرفت کنید.
- reptile
تلفظ: /ˈreptaɪl/
معنی: خزنده
مثال: A snake is a type of reptile.
ترجمه: مار نوعی خزنده است. - rarely
تلفظ: /ˈrerli/
معنی: به ندرت، خیلی کم
مثال: She rarely goes out on weekdays.
ترجمه: او به ندرت در روزهای هفته بیرون میرود. - forbid
تلفظ: /fərˈbɪd/
معنی: ممنوع کردن، منع کردن
مثال: The school forbids smoking on campus.
ترجمه: مدرسه سیگار کشیدن در محوطه را ممنوع کرده است. - logical
تلفظ: /ˈlɑːdʒɪkl/
معنی: منطقی، معقول، مستدل
مثال: It’s logical to save money for future needs.
ترجمه: منطقی است که برای نیازهای آینده پسانداز کنید. - exhibit
تلفظ: /ɪɡˈzɪbɪt/
معنی: نمایش دادن، نشان دادن
مثال: The museum exhibits ancient artifacts.
ترجمه: موزه آثار باستانی را به نمایش میگذارد. - proceed
تلفظ: /proʊˈsiːd/
معنی: پیش رفتن
مثال: Please proceed to the next page.
ترجمه: لطفاً به صفحه بعدی بروید. - precaution
تلفظ: /prɪˈkɔːʃn/
معنی: اقدام احتیاطی، دوراندیشی
مثال: He took precautions to prevent accidents.
ترجمه: او اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از حوادث انجام داد. - extract
تلفظ: /ˈekstrækt/
معنی: استخراج کردن، بیرون کشیدن
مثال: They extracted minerals from the ground.
ترجمه: آنها مواد معدنی را از زمین استخراج کردند. - prior
تلفظ: /ˈpraɪər/
معنی: قبلی، پیشین
مثال: He had no prior experience in teaching.
ترجمه: او هیچ تجربه قبلی در تدریس نداشت. - embrace
تلفظ: /ɪmˈbreɪs/
معنی: در آغوش کشیدن، بغل کردن
مثال: They embraced each other warmly.
ترجمه: آنها یکدیگر را گرم در آغوش کشیدند. - valiant
تلفظ: /ˈvæliənt/
معنی: شجاع، دلیر، دلاور
مثال: The firefighter made a valiant effort to save lives.
ترجمه: آتشنشان تلاشی دلیرانه برای نجات جانها انجام داد. - partial
تلفظ: /ˈpɑːrʃl/
معنی: نسبی، جزئی
مثال: We had a partial view of the mountain from our window.
ترجمه: ما از پنجره خود منظرهای جزئی از کوه داشتیم.