
در این درس، با ۱۲ واژه جدید آشنا میشوید که به تقویت دایره واژگان و بهبود مهارتهای گفتاری و نوشتاری شما در زبان انگلیسی کمک میکنند. هدف این واژگان، کاربردی بودن در مکالمات روزمره و استفاده در متنهای عمومی است، تا بتوانید با اعتماد بیشتری از این کلمات بهره ببرید و تسلط شما در برقراری ارتباط مؤثرتر شود.
ویدیوی آموزشی درس ۲۰ از مجموعه ۵۰۴ واژه – با مثالهای ملموس
ویدیوی آموزشی درس بیستم اکنون در دسترس شماست! در این ویدیو، ۱۲ واژه جدید به همراه تلفظ صحیح و مثالهای کاربردی در جملات واقعی به شما معرفی میشود. این ویدیو به شما کمک میکند تا با اطمینان بیشتر و استفاده صحیح از این کلمات در مکالمات روزمره و نوشتارهایتان مهارت یابید. اگر هنوز به درسهای قبلی نپرداختهاید، پیشنهاد میشود آنها را مرور کنید تا با آمادگی کامل به این درس بپردازید. همچنین میتوانید اولین درس از مجموعه ۵۰۴ را بهصورت رایگان مشاهده کنید تا با سبک آموزشی ما آشنا شوید.
توجه: پس از خرید، لینک دانلود ویدیو بهصورت خودکار به ایمیل شما ارسال خواهد شد.
مزایای یادگیری واژگان از طریق ویدیو
آموزش واژگان از طریق ویدیو، روشی جذاب و موثر برای یادگیری زبان انگلیسی است. این روش مزایای ویژهای دارد:
- تلفظ طبیعی و صحیح: در ویدیوها، تلفظ دقیق و طبیعی کلمات را یاد میگیرید که به شما کمک میکند از تلفظهای اشتباه خودداری کنید.
- کاربرد واقعی کلمات: هر واژه با جملات روزمره و مثالهای واقعی همراه است تا شما بتوانید به راحتی کاربردهای مختلف آن را در مکالمات روزمره درک کنید.
- تقویت مهارت شنیداری: ویدیوها با ارائه لهجهها و سبکهای گفتاری متفاوت، مهارت شنیداری شما را ارتقا میدهند.
- یادگیری چندحسی: تلفیق تصاویر و صداها باعث میشود که اطلاعات بهتر در ذهن ثبت و به خاطر آورده شوند.
- انعطافپذیری در زمان و مکان یادگیری: میتوانید ویدیوها را هر زمان و در هر مکانی که راحت هستید مشاهده کنید.
- افزایش انگیزه و جذابیت یادگیری: این روش یادگیری را لذتبخشتر کرده و انگیزه شما برای ادامهی آموزش را تقویت میکند.
با این مزایا، یادگیری واژگان جدید به بخشی از فعالیتهای روزانه شما تبدیل میشود و در مکالمات و نوشتارهایتان بهراحتی میتوانید از آنها استفاده کنید.
آموزش متنی درس ۲۰ از لغات ۵۰۴ کلمه ضروری
بخش آموزش متنی درس ۲۰ شامل تلفظ، معنی، و مثالهای عملی برای هر کلمه است که به شما کمک میکند این واژگان را با اطمینان بیشتری در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید.
- emerge
- تلفظ: /iˈmɜːrdʒ/
- معنی: ظاهر شدن، پدیدار شدن
- مثال: After the rain stopped, a beautiful rainbow emerged from behind the clouds.
- ترجمه: بعد از اینکه باران متوقف شد، رنگینکمانی زیبا از پشت ابرها ظاهر شد.
- jagged
- تلفظ: /ˈdʒæɡɪd/
- معنی: دندانه دار، ناهموار، ناصاف
- مثال: The mountain had jagged peaks that were difficult to climb.
- ترجمه: کوه قلههای دندانهداری داشت که بالا رفتن از آنها دشوار بود.
- linger
- تلفظ: /ˈlɪŋɡər/
- معنی: باقی مانده، طول کشیدن
- مثال: The smell of fresh flowers lingered in the room long after she left.
- ترجمه: بوی گلهای تازه حتی بعد از رفتن او در اتاق باقی ماند.
- ambush
- تلفظ: /ˈæmbʊʃ/
- معنی: کمین
- مثال: The soldiers set up an ambush to catch the enemies off guard.
- ترجمه: سربازان برای غافلگیر کردن دشمنان کمینی ترتیب دادند.
- crafty
- تلفظ: /ˈkræfti/
- معنی: حقهباز، حیلهگر
- مثال: The fox is often described as a crafty animal in fables.
- ترجمه: در افسانهها، روباه اغلب به عنوان حیوانی حیلهگر توصیف میشود.
- defiant
- تلفظ: /dɪˈfaɪənt/
- معنی: نافرمان، سرکش
- مثال: The child gave a defiant look when told to go to bed.
- ترجمه: کودک وقتی به او گفته شد به رختخواب برود، نگاه سرکشی داشت.
- vigor
- تلفظ: /ˈvɪɡər/
- معنی: قدرت، نیرو
- مثال: She completed the race with youthful vigor.
- ترجمه: او مسابقه را با نیروی جوانی به پایان رساند.
- perish
- تلفظ: /ˈperɪʃ/
- معنی: هلاک شدن، از بین رفتن
- مثال: Many plants perish in extreme heat.
- ترجمه: بسیاری از گیاهان در گرمای شدید از بین میروند.
- fragile
- تلفظ: /ˈfrædʒl/
- معنی: شکننده، ظریف
- مثال: Be careful with the fragile glass vase.
- ترجمه: مراقب گلدان شیشهای ظریف باشید.
- captive
- تلفظ: /ˈkæptɪv/
- معنی: زندانی، اسیر
- مثال: The explorers were held captive by the local tribe.
- ترجمه: کاوشگران توسط قبیله محلی به اسارت گرفته شدند.
- prosper
- تلفظ: /ˈprɑːspər/
- معنی: رونق داشتن، کامروا شدن
- مثال: With hard work and determination, she managed to prosper in her career.
- ترجمه: او با سختکوشی و عزم راسخ توانست در کار خود موفق شود.
- devour
- تلفظ: /dɪˈvaʊər/
- معنی: بلعیدن
- مثال: He was so hungry that he devoured his meal in minutes.
- ترجمه: او آنقدر گرسنه بود که غذایش را در عرض چند دقیقه بلعید.