درس ۱۳ از لغات ۵۰۴ با فیلم و کلیپ – بهترین روش یادگیری

درس 13 از 504 واژه ضروری انگلیسی

در این درس، با ۱۲ واژه جدید از مجموعه واژگان ضروری ۵۰۴ آشنا خواهید شد. این کلمات کاربردی به شما کمک می‌کنند تا دایره واژگان خود را افزایش داده و در مکالمات روزمره و متون عمومی ارتباط بهتری برقرار کنید. هدف این درس، تسلط شما بر واژگانی است که به شما اعتماد به نفس بیشتری در موقعیت‌های مختلف می‌دهند.

آموزش ویدیویی درس ۱۳ لغات ۵۰۴ با فیلم و کلیپ

ویدیوی آموزشی درس سیزدهم اکنون در دسترس شماست! در این ویدیو، ۱۲ واژه جدید به همراه تلفظ و کاربردهای عملی آن‌ها معرفی شده است. تماشای این ویدیو به شما کمک می‌کند تا با اطمینان بیشتری از این کلمات در مکالمات روزمره استفاده کنید. اگر هنوز درس‌های قبلی را تکمیل نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم آن‌ها را نیز مشاهده کنید تا برای این درس آماده‌تر باشید. درس اول ۵۰۴ به‌صورت رایگان در اختیار شماست تا از کیفیت آموزش ما مطمئن شوید.

لینک دانلود: پس از خرید، لینک دانلود ویدیو به‌طور خودکار به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

 

فواید یادگیری لغات ۵۰۴ از طریق فیلم و کلیپ واقعی

استفاده از فیلم و کلیپ‌های واقعی برای یادگیری زبان انگلیسی، مزایای متعددی دارد که این روش را به یکی از مؤثرترین شیوه‌های آموزشی تبدیل کرده است. این مزایا شامل موارد زیر است:

  • تلفظ طبیعی و صحیح کلمات:
    فیلم‌ها و کلیپ‌های واقعی، تلفظ‌های طبیعی و بومی زبان را به شما نشان می‌دهند. این تجربه کمک می‌کند تا از همان ابتدا با تلفظ درست و ریتم گفتار آشنا شوید و با تکرار و تمرین، تلفظ شما به بومیان زبان نزدیک‌تر خواهد شد.
  • شناخت اصطلاحات و عبارات واقعی:
    کلیپ‌های واقعی از مکالمات روزمره شما را با اصطلاحات، عبارات، و زبان محاوره‌ای بومی آشنا می‌کنند. این دانش زبانی در مکالمات روزمره و موقعیت‌های اجتماعی بسیار کاربردی خواهد بود.
  • افزایش درک شنیداری:
    تماشای فیلم‌ها و کلیپ‌ها به شما کمک می‌کند تا به لهجه‌های مختلف و انواع سرعت‌های گفتار عادت کنید. این ویژگی موجب بهبود قدرت درک شنیداری شما می‌شود و به شما امکان می‌دهد مکالمات بومیان زبان را بهتر متوجه شوید.
  • تقویت حافظه و یادگیری طولانی‌مدت:
    وقتی یادگیری با حس‌های مختلف مانند دیداری و شنیداری همراه شود، این یادگیری در ذهن ماندگارتر خواهد بود. فیلم‌ها و کلیپ‌های واقعی شما را به یادگیری عمیق‌تری هدایت می‌کنند و واژگان جدید به شکلی پایدارتر در حافظه شما باقی می‌مانند.

آموزش متنی درس ۱۳ از ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی

در بخش متنی درس، با ۱۲ واژه جدید همراه با توضیحات، تلفظ و مثال‌های کاربردی آشنا خواهید شد. مثال‌های عملی به شما کمک می‌کنند تا از این واژگان با اطمینان بیشتری در مکالمات روزمره خود استفاده کنید و تسلط بیشتری بر زبان انگلیسی پیدا کنید.

  • Journalist
    تلفظ: /ˈdʒɜːrnəl-ɪst/
    معنی: روزنامه‌نگار
    مثال: The journalist wrote an article about the latest news.
    ترجمه: روزنامه‌نگار مقاله‌ای درباره آخرین اخبار نوشت.
  • Famine
    تلفظ: /ˈfæmɪn/
    معنی: گرسنگی، قحطی
    مثال: The region suffered from a severe famine last year.
    ترجمه: این منطقه سال گذشته از قحطی شدیدی رنج برد.
  • Revive
    تلفظ: /rɪˈvaɪv/
    معنی: احیا کردن، به هوش آمدن
    مثال: The paramedics were able to revive the patient.
    ترجمه: پرستاران موفق شدند بیمار را احیا کنند.
  • Commence
    تلفظ: /kəˈmens/
    معنی: شروع کردن
    مثال: The meeting will commence at 10 AM.
    ترجمه: جلسه در ساعت ۱۰ صبح شروع خواهد شد.
  • Observant
    تلفظ: /əbˈzɜːrvənt/
    معنی: مراقب، هوشیار
    مثال: She is very observant and notices everything around her.
    ترجمه: او بسیار هوشیار است و همه‌چیز اطرافش را متوجه می‌شود.
  • Identify
    تلفظ: /aɪˈdentɪfaɪ/
    معنی: به‌جا آوردن، شناختن، شناسایی کردن
    مثال: It was difficult to identify the suspect in the crowd.
    ترجمه: شناسایی مظنون در جمعیت دشوار بود.
  • Migrate
    تلفظ: /ˈmaɪɡreɪt/
    معنی: مهاجرت کردن
    مثال: Many birds migrate south for the winter.
    ترجمه: بسیاری از پرندگان برای زمستان به سمت جنوب مهاجرت می‌کنند.
  • Vessel
    تلفظ: /ˈvesəl/
    معنی: کشتی، شناور، رَگ
    مثال: The vessel sailed smoothly across the ocean.
    ترجمه: کشتی به آرامی در اقیانوس حرکت کرد.
  • Persist
    تلفظ: /pərˈsɪst/
    معنی: سماجت کردن، پا فشاری کردن
    مثال: If you persist, you will eventually succeed.
    ترجمه: اگر سماجت کنید، در نهایت موفق خواهید شد.
  • Hazy
    تلفظ: /ˈheɪzi/
    معنی: مه‌آلود، مبهم
    مثال: The details of the event are still hazy in my memory.
    ترجمه: جزئیات این رویداد هنوز در خاطرم مبهم است.
  • Gleam
    تلفظ: /ɡliːm/
    معنی: نور، درخشش، سوسو
    مثال: A gleam of sunlight broke through the clouds.
    ترجمه: یک درخشش از نور خورشید از میان ابرها خارج شد.
  • Editor
    تلفظ: /ˈedɪtər/
    معنی: سردبیر، ویراستار
    مثال: The editor made several changes to the article before publishing it.
    ترجمه: سردبیر چندین تغییر در مقاله قبل از انتشار آن اعمال کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درس اول را رایگان ببینید

درس اول ۵۰۴ کلمه ضروری انگلیسی را رایگان ببینید و تأثیر فوق‌العاده آن را بر مهارت‌های زبان خود احساس کنید. تفاوت در یادگیری را با این روش مؤثر و جذاب تجربه کنید!

تمامی حقوق برای شرکت پیشروان داده پرداز صنعت دیجیتال محفوظ است

طراحی سایت توسط پرشیا وب