درس ۱۰ – پکیج آموزش ۵۰۴ لغت ضروری انگلیسی با فیلم و کلپ

درس 10 از 504 واژه ضروری انگلیسی

در این بخش، به بررسی ۱۲ واژه جدید از مجموعه ۵۰۴ کلمه ضروری خواهیم پرداخت. این کلمات به شما این امکان را می‌دهند که در مکالمات روزمره و متون عمومی به‌راحتی ارتباط برقرار کنید. هدف این درس، گسترش دایره واژگان شماست تا بتوانید با اعتماد به نفس در موقعیت‌های مختلف از آن‌ها بهره‌برداری کنید.

آموزش ویدیویی درس ۱۰ لغات ۵۰۴ با فیلم و کلیپ

ویدیوی آموزشی مربوط به درس دهم آماده است! در این ویدیو، شما با ۱۲ واژه جدید آشنا می‌شوید و بر روی تلفظ صحیح و کاربرد عملی این کلمات تمرکز خواهید کرد. تماشای این ویدیو به شما کمک می‌کند تا با خیال راحت در مکالمات خود از این واژگان استفاده کنید. اگر درس‌های قبلی را نگذرانده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم ابتدا آن‌ها را بررسی کنید تا با آمادگی کامل به این درس وارد شوید. همچنین، می‌توانید درس اول را به‌صورت رایگان مشاهده کنید تا کیفیت آموزش ما را بسنجید.

توجه: بعد از خرید، لینک دانلود ویدیو به‌صورت خودکار به ایمیل شما ارسال خواهد شد.

 

فواید یادگیری از طریق ویدیوهای آموزشی

استفاده از ویدیوهای آموزشی برای یادگیری زبان انگلیسی به‌عنوان یک ابزار کارآمد شناخته شده است. این روش به شما کمک می‌کند تا به‌طور مؤثرتری کلمات را یاد بگیرید. مزایای این روش شامل موارد زیر است:

  1. دسترسی به تلفظ‌های درست: ویدیوها شما را با تلفظ صحیح کلمات آشنا می‌کنند، به‌طوری‌که از ابتدای کار، تلفظ صحیح را یاد می‌گیرید و از اشتباهات رایج پرهیز می‌کنید.
  2. درک بهتر از کاربرد کلمات: نمایش کلمات در جملات واقعی کمک می‌کند تا بهتر بفهمید چگونه باید این کلمات را در مکالمات روزمره به کار ببرید.
  3. تقویت حافظه: یادگیری از طریق ترکیب حس‌های دیداری و شنیداری باعث می‌شود که اطلاعات بهتر در ذهنتان باقی بماند.
  4. یادگیری با سرعت دلخواه: با ویدیوها، شما می‌توانید در هر زمان و مکانی یاد بگیرید و با سرعت دلخواه خود پیش بروید.
  5. تجربه جذاب یادگیری: ارائه مطالب به‌صورت بصری و شنیداری، فرآیند یادگیری را جذاب‌تر می‌کند و انگیزه شما را برای ادامه یادگیری افزایش می‌دهد.

این مزایا باعث می‌شوند تا شما کلمات را به شکلی مؤثرتر یاد بگیرید و در زندگی روزمره خود به‌کار بگیرید.

آموزش متنی درس ۱۰ از ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی

در این بخش، ۱۲ واژه جدید با توضیحات و معانی آن‌ها ارائه شده است. توضیحات ساده و مثال‌های کاربردی به شما کمک می‌کند تا با اعتماد به نفس در مکالمات روزمره از این کلمات بهره‌برداری کنید. هر کلمه با دقت انتخاب شده است تا به یادگیری بهتر و تسلط شما بر زبان انگلیسی کمک کند.

  1. excel /ɪkˈsel/
    برتری داشتن، سرآمد بودن
    مثال: She works hard to excel in her studies.
    (او سخت کار می‌کند تا در تحصیلاتش برتری پیدا کند.)
  2. feminine /ˈfemɪnɪn/
    مونث، زنانه، زن صفت
    مثال: The dress has a very feminine design.
    (این لباس طراحی بسیار زنانه‌ای دارد.)
  3. mount /maʊnt/
    سوار شدن، بالا رفتن
    مثال: They decided to mount their bikes for a ride.
    (آن‌ها تصمیم گرفتند که بر دوچرخه‌هایشان سوار شوند تا سواری کنند.)
  4. compete /kəmˈpiːt/
    رقابت کردن، همچشمی کردن
    مثال: Many athletes compete for a chance to win gold medals.
    (بسیاری از ورزشکاران برای کسب مدال طلا رقابت می‌کنند.)
  5. dread /dred/
    ترس، وحشت، ترساندن، ترسیدن
    مثال: He felt a sense of dread when he entered the dark room.
    (او زمانی که وارد اتاق تاریک شد، احساس وحشت کرد.)
  6. masculine /ˈmæskjəlɪn/
    مذکر، مردانه، مرد صفت
    مثال: The cologne has a very masculine scent.
    (این عطر بوی بسیار مردانه‌ای دارد.)
  7. menace /ˈmenɪs/
    تهدید، ارعاب
    مثال: The dark clouds posed a menace to the picnic plans.
    (ابرهای تاریک تهدیدی برای برنامه‌های پیک‌نیک به شمار می‌رفتند.)
  8. tendency /ˈtendənsi/
    گرایش، تمایل، میل، رغبت
    مثال: There is a tendency for people to procrastinate.
    (تمایلی وجود دارد که مردم کارها را به تعویق بیندازند.)
  9. underestimate /ˌʌndərˈestɪmeɪt/
    دست کم گرفتن، کم اهمیت پنداشتن
    مثال: Don’t underestimate her abilities; she’s very talented.
    (توانایی‌های او را دست کم نگیر؛ او بسیار بااستعداد است.)
  10. victorious /vɪkˈtɔːriəs/
    فاتح، پیروز، پیروزمند
    مثال: The team celebrated their victorious win in the championship.
    (تیم به خاطر پیروزی‌اش در مسابقات قهرمانی جشن گرفت.)
  11. numerous /ˈnuːmərəs/
    متعدد، بیشمار، فراوان
    مثال: She has numerous books in her collection.
    (او کتاب‌های متعددی در مجموعه‌اش دارد.)
  12. flexible /ˈfleksəbəl/
    قابل انعطاف، نرم
    مثال: The schedule is flexible, allowing for changes when needed.
    (برنامه‌زمانی قابل انعطاف است و اجازه می‌دهد در صورت نیاز تغییراتی ایجاد شود.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درس اول را رایگان ببینید

درس اول ۵۰۴ کلمه ضروری انگلیسی را رایگان ببینید و تأثیر فوق‌العاده آن را بر مهارت‌های زبان خود احساس کنید. تفاوت در یادگیری را با این روش مؤثر و جذاب تجربه کنید!

تمامی حقوق برای شرکت پیشروان داده پرداز صنعت دیجیتال محفوظ است

طراحی سایت توسط پرشیا وب