معنی و آموزش کلمه “hardship” (هاردشیپ) از ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی

hardship

واژگان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی در یادگیری زبان انگلیسی هستند و کتاب ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی به‌عنوان یکی از منابع پایه‌ای برای افزایش دایره لغات، شهرت جهانی دارد. واژه hardship به معنای “مشقت” و “سختی”، یکی از کلمات کلیدی این کتاب است که در مکالمات روزمره و متون رسمی کاربرد گسترده‌ای دارد. یادگیری این واژه به شما کمک می‌کند تا توانایی خود را در توصیف شرایط دشوار یا چالش‌های زندگی افزایش دهید. با مطالعه این درس و مشاهده مثال‌های متعدد، درک بهتری از کاربرد این کلمه پیدا خواهید کرد.

واژگان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی در یادگیری زبان انگلیسی هستند و کتاب ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی به‌عنوان یکی از منابع پایه‌ای برای افزایش دایره لغات، شهرت جهانی دارد. یادگیری این واژه به شما کمک می‌کند تا توانایی خود را در توصیف شرایط دشوار یا چالش‌های زندگی افزایش دهید. با مطالعه این درس و مشاهده مثال‌های متعدد، درک بهتری از کاربرد این کلمه پیدا خواهید کرد.بهترین روش برای یادگیری واژگان ضروری، استفاده از فیلم‌ها و کلیپ‌های آموزشی است که نمونه‌های واقعی از کاربرد این کلمات را نشان می‌دهند. برای آشنایی بیشتر، به درس اول لغات ۵۰۴ مراجعه کنید.

تلفظ:

هاردشپ /ˈhɑːrd.ʃɪp/

معنی واژه hardship

واژه hardship به معنای “سختی”، “مشقت” یا “رنج و سختی” است و برای توصیف شرایط دشوار، مشکلات و یا مصیبت‌هایی که افراد ممکن است در زندگی تجربه کنند، استفاده می‌شود. این کلمه معمولاً به موقعیت‌های سخت مالی، جسمی، یا احساسی اشاره دارد و نشان‌دهنده رنج یا دشواری‌هایی است که به دلیل شرایط خاص پیش می‌آید.

کاربردهای مختلف واژه

  1. سختی‌های مالی (Financial Hardship):
    • این واژه معمولاً برای توصیف مشکلات مالی استفاده می‌شود.
    • Example: Many families faced financial hardship during the economic crisis.
      (بسیاری از خانواده‌ها در بحران اقتصادی با سختی مالی مواجه شدند.)
  2. سختی‌های جسمی (Physical Hardship):
    • سختی‌هایی که ناشی از شرایط دشوار فیزیکی هستند، مانند کار سنگین یا بیماری.
    • Example: The workers endured physical hardship while building the bridge in the cold weather.
      (کارگران در هوای سرد سختی‌های جسمی را برای ساخت پل تحمل کردند.)
  3. سختی‌های روانی و احساسی (Emotional and Mental Hardship):
    • این واژه می‌تواند برای توصیف رنج‌های احساسی یا روانی که افراد تجربه می‌کنند، به‌کار برود.
    • Example: Losing a loved one is a hardship that takes time to overcome.
      (از دست دادن یک عزیز سختی‌ای است که غلبه بر آن زمان می‌برد.)
  4. سختی‌های ناشی از شرایط طبیعی (Natural or Environmental Hardship):
    • مشکلاتی که به دلیل عوامل طبیعی مانند بلایای طبیعی رخ می‌دهد.
    • Example: The villagers endured great hardship after the flood destroyed their homes.
      (روستاییان پس از آن‌که سیل خانه‌هایشان را تخریب کرد، سختی زیادی را تحمل کردند.)

نمونه جملات کاربردی برای واژه hardship:

  • The soldiers experienced severe hardship during the war.
    (سربازان در طول جنگ سختی شدیدی را تجربه کردند.)
  • Despite the hardships, she managed to graduate with honors.
    (با وجود سختی‌ها، او موفق شد با افتخار فارغ‌التحصیل شود.)
  • The refugees fled their country to escape war and hardship.
    (پناهجویان برای فرار از جنگ و سختی، کشورشان را ترک کردند.)
  • His determination helped him overcome the hardships of starting a new business.
    (تصمیم‌گیری قوی او به او کمک کرد تا بر سختی‌های شروع یک کسب‌وکار جدید غلبه کند.)
  • We must be grateful for what we have, as many people around the world live in hardship.
    (باید شکرگزار چیزهایی که داریم باشیم، چون بسیاری از مردم جهان در سختی زندگی می‌کنند.)

آزمون 

  1. The family faced severe ________ after losing their home in the fire.
    a) comfort
    b) hardship
    c) joy
    d) wealth
  2. Starting a business often comes with many ________.
    a) hardships
    b) celebrations
    c) relaxations
    d) luxuries
  3. The villagers had to endure ________ during the harsh winter.
    a) hardship
    b) happiness
    c) ease
    d) pleasure
  4. Hardship refers to:
    a) a moment of joy
    b) a difficult and painful situation
    c) an easy life
    d) financial wealth
  5. Which sentence uses “hardship” correctly?
    a) The hardship of winning the lottery changed her life.
    b) The hardship of losing his job made him more determined.
    c) Hardship always brings joy and excitement.
    d) He faced hardship when he bought his new car.

آزمون درست یا غلط:

  1. Hardship refers to a situation that is easy and enjoyable.
    a) True
    b) False
  2. People who overcome hardship often become stronger and more resilient.
    a) True
    b) False
  3. Hardship can only be physical and not emotional.
    a) True
    b) False

تطبیق معنی:

  1. Match the sentence with the correct meaning of hardship:a) Losing their job brought financial hardship to the family.
    b) The climbers endured great hardship to reach the summit of the mountain.
    c) The refugees spoke of the emotional hardship they experienced during the war.

    i) سختی مالی
    ii) سختی فیزیکی
    iii) سختی احساسی

  2. Choose the correct usage of the word “hardship”:
    a) The hardship of starting a new life in a foreign country was overwhelming.
    b) Hardship is always an enjoyable experience.

پاسخ‌ها:

  1. b
  2. a
  3. a
  4. b
  5. b
  6. b
  7. a
  8. b
  9. a → i
    b → ii
    c → iii
  10. a

جمع‌بندی

کلمه hardship یکی از واژگان کاربردی و ضروری زبان انگلیسی است که برای توصیف شرایط دشوار و رنج‌آور استفاده می‌شود. این واژه به‌طور گسترده در مکالمات روزمره و متون رسمی به‌کار می‌رود و یادگیری آن می‌تواند توانایی شما را در بیان دقیق‌تر مشکلات و سختی‌ها افزایش دهد. برای یادگیری بهتر این کلمه و دیگر واژگان، تمرین روزانه با مثال‌ها و استفاده در جملات شخصی توصیه می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق برای شرکت پیشروان داده پرداز صنعت دیجیتال محفوظ است

طراحی سایت توسط پرشیا وب