
تسلط بر واژههای ضروری زبان انگلیسی به زبانآموزان کمک میکند تا در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی، و موقعیتهای تخصصی مانند مذاکرات یا مکاتبات حقوقی عملکرد بهتری داشته باشند. در این مسیر، مجموعه معتبر ۵۰۴ واژه ضروری یکی از منابع ارزشمند برای گسترش دایره لغات محسوب میشود.
در این درس، با واژه Consent آشنا میشویم که در درس هفتم لغات ۵۰۴ از این مجموعه قرار دارد. این واژه به مفهوم رضایت دادن یا موافقت کردن است و بهطور گسترده در حوزههای حقوقی، پزشکی، اجتماعی و حتی روابط شخصی کاربرد دارد.
معنی و تلفظ
کلمه: Consent
تلفظ: /kənˈsent/ – کِنسِنت
معنی: رضایت دادن، موافقت کردن، رضایت، موافقت
تعریف کلمه Consent
Consent به معنی پذیرش داوطلبانه یا اعلام موافقت با یک اقدام، پیشنهاد یا شرایط خاص است. این واژه میتواند بهعنوان فعل (Verb) یا اسم (Noun) در جمله به کار رود.
- فعل (Verb): رضایت دادن، موافقت کردن
- اسم (Noun): رضایت، موافقت
در بسیاری از موقعیتهای رسمی، مانند امضای قرارداد یا انجام درمان پزشکی، دریافت consent از طرف مقابل الزامی و قانونی است.
چند نکته مهم درباره “Consent”
کاربرد در زندگی روزمره:
کلمه consent اغلب در مواردی استفاده میشود که تصمیمگیری با آگاهی و رضایت کامل شخص انجام شده باشد. مثلاً در پزشکی، “informed consent” به معنای رضایت آگاهانه است.
تفاوت Consent و Approval:
- Consent بیشتر به رضایت شخصی و داوطلبانه اشاره دارد.
- Approval به معنی تأیید رسمی یا اداری است.
اصطلاحات رایج:
- Give consent – رضایت دادن
- Without consent – بدون رضایت
- Parental consent – رضایت والدین
- Informed consent – رضایت آگاهانه
کاربردهای کلمه Consent در جمله
مثال ۱ (فعل – Verb):
She finally consented to the interview.
او سرانجام با مصاحبه موافقت کرد.
مثال ۲ (فعل – Verb):
The patient consented to the surgery after discussing the risks.
بیمار پس از صحبت درباره خطرات، با عمل جراحی موافقت کرد.
مثال ۳ (اسم – Noun):
We cannot proceed without your written consent.
ما بدون رضایت کتبی شما نمیتوانیم ادامه دهیم.
مثال ۴:
Children under 18 need parental consent to get a passport.
کودکان زیر ۱۸ سال برای گرفتن گذرنامه به رضایت والدین نیاز دارند.
مثال ۵:
The manager gave his consent to the proposed changes.
مدیر با تغییرات پیشنهادی موافقت کرد.
مثال ۶:
Using someone’s photo without their consent is illegal.
استفاده از عکس شخصی بدون رضایت او غیرقانونی است.
مثال ۷:
They signed the contract with mutual consent.
آنها با رضایت متقابل قرارداد را امضا کردند.
مترادفها (Synonyms)
- Agreement – توافق
- Permission – اجازه
- Approval – تأیید
- Assent – رضایت (رسمی)
متضادها (Antonyms)
- Refusal – امتناع
- Rejection – رد کردن
- Denial – انکار
آزمون کلمه Consent
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید:
- The project was delayed because the team didn’t receive ______ from the board.
a) consent
b) denial
c) warning
d) mistake - She nodded as a sign of ______.
a) refusal
b) consent
c) confusion
d) surprise - They cannot operate on the patient without his ______.
a) knowledge
b) complaint
c) consent
d) question - He finally ______ to join the committee after much discussion.
a) denied
b) hesitated
c) consented
d) rejected - The doctor asked for ______ before starting the treatment.
a) blame
b) praise
c) consent
d) command - Parents must give ______ for school trips.
a) food
b) consent
c) homework
d) passport - We made the decision with everyone’s full ______.
a) doubt
b) disagreement
c) consent
d) fear - She didn’t ______ to having her name published in the article.
a) agree
b) allow
c) approve
d) consent - Without the company’s ______, you cannot use their logo.
a) warning
b) consent
c) policy
d) interest - They gave their ______ to proceed with the plan.
a) delay
b) disagreement
c) consent
d) pressure
پاسخنامه آزمون
- a) consent
- b) consent
- c) consent
- c) consented
- c) consent
- b) consent
- c) consent
- d) consent
- b) consent
- c) consent
جمعبندی
کلمه Consent یکی از واژههای پرکاربرد در زبان انگلیسی است که بیانگر رضایت یا موافقت آگاهانه است. این واژه در مکالمات رسمی، اسناد حقوقی و حتی موقعیتهای روزمره جایگاه ویژهای دارد. با یادگیری این واژه و تمرین کاربرد آن، میتوانید توانایی درک و تولید جملات رسمی و حرفهای خود را تقویت کنید.