
یادگیری واژگان کلیدی زبان انگلیسی، یکی از پایههای اصلی موفقیت در درک و استفاده مؤثر از زبان است. مجموعهی معتبر ۵۰۴ واژه ضروری یکی از منابع پرکاربرد و ارزشمند برای گسترش دایره لغات محسوب میشود. در درس ۱۱ این مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری زبان انگلیسی، با واژهی Conflict آشنا میشویم که معنای آن درک بهتر موقعیتهای اجتماعی، روانشناختی و حتی سیاسی را ممکن میسازد.
معنی و تلفظ
کلمه: Conflict
تلفظ: /ˈkɑːn.flɪkt/ – کآنفلیکْت (اسم)
تلفظ: /kənˈflɪkt/ – کِنفلیکْت (فعل)
معانی اصلی:
- اسم (Noun): درگیری، تعارض، کشمکش، نزاع
- فعل (Verb): درگیر شدن، تضاد داشتن، ناسازگار بودن
تعریف کلمه Conflict
Conflict به وضعیتی اشاره دارد که در آن دو یا چند طرف در تضاد، ناسازگاری یا رقابت قرار میگیرند. این تضاد میتواند در سطح شخصی (مثل اختلاف خانوادگی)، اجتماعی (مثل نزاع گروهی) یا حتی در سطح بینالمللی (مانند جنگ) رخ دهد.
در قالب فعل، این واژه به ناسازگاری بین دیدگاهها، رفتارها یا علایق اشاره دارد.
کاربردهای متنوع Conflict
- در روانشناسی برای اشاره به تعارضهای درونی فرد
- در سیاست و تاریخ بهعنوان اصطلاحی برای جنگها و اختلافات ملی
- در روابط انسانی، بیانگر ناسازگاری و سوءتفاهمها
چند نکته مهم درباره “Conflict”
۱. تفاوت تلفظها:
- اسم: تأکید روی بخش اول (CON-flict)
- فعل: تأکید روی بخش دوم (con-FLICT)
۲. کلمات مرتبط:
- Resolution: حلوفصل
- Tension: تنش
- Dispute: مشاجره، دعوا
- Negotiation: مذاکره
۳. مثالهایی از استفاده در موقعیتهای مختلف:
- Internal conflict: تعارض درونی
- Armed conflict: درگیری مسلحانه
- Family conflict: تنش خانوادگی
مثالهایی از کاربرد Conflict در جمله
مثال ۱ (اسم – Noun):
There was a serious conflict between the two countries.
بین دو کشور یک درگیری جدی وجود داشت.
مثال ۲ (اسم):
She tries to avoid conflict whenever possible.
او تا حد ممکن از تعارض دوری میکند.
مثال ۳ (فعل – Verb):
Their opinions often conflict with each other.
نظرهای آنها اغلب با هم در تضاد هستند.
مثال ۴:
The manager helped resolve the conflict between the team members.
مدیر به حل تعارض میان اعضای تیم کمک کرد.
مثال ۵:
Personal values can sometimes conflict with professional duties.
ارزشهای شخصی گاهی ممکن است با وظایف حرفهای در تضاد باشند.
مثال ۶:
The region has experienced several violent conflicts in recent years.
این منطقه در سالهای اخیر شاهد چندین درگیری خشونتآمیز بوده است.
مثال ۷:
They are in conflict over how to raise their child.
آنها بر سر نحوه تربیت فرزندشان با هم اختلاف دارند.
مثال ۸:
The schedules of the two meetings conflict with each other.
برنامه زمانی دو جلسه با هم تداخل دارند.
مثال ۹:
A conflict arose when both parties claimed ownership.
درگیری زمانی ایجاد شد که هر دو طرف ادعای مالکیت داشتند.
مثال ۱۰:
He struggled with an internal conflict about his decision.
او با یک تعارض درونی درباره تصمیمش دستوپنجه نرم میکرد.
مترادفها (Synonyms)
- Dispute – مشاجره
- Clash – برخورد، تضاد
- Struggle – کشمکش
- Opposition – مخالفت
- Battle – نبرد
متضادها (Antonyms)
- Harmony – هماهنگی
- Agreement – توافق
- Peace – صلح
- Accord – همرأیی
آزمون کلمه Conflict
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید:
- The two coworkers had a serious ______ over the project deadline.
a) agreement
b) discussion
c) conflict
d) celebration - Sometimes your emotions ______ with your logic.
a) support
b) conflict
c) match
d) improve - After weeks of tension, the sides finally reached a ______.
a) conflict
b) decision
c) peace
d) compromise - The film tells the story of a soldier caught in a brutal ______.
a) mission
b) routine
c) conflict
d) tradition - Her values ______ with the company’s policies.
a) align
b) agree
c) conflict
d) relate - There is an ongoing political ______ in that region.
a) party
b) policy
c) conflict
d) community - The manager tried to ______ the conflict before it escalated.
a) cause
b) avoid
c) worsen
d) ignore - Their schedules ______, so they couldn’t meet.
a) delayed
b) conflicted
c) united
d) decided - It’s important to resolve conflicts through ______ and understanding.
a) force
b) control
c) patience
d) communication - The internal ______ made it hard for him to choose a career path.
a) agreement
b) belief
c) conflict
d) focus
پاسخنامه آزمون
- c) conflict
- b) conflict
- d) compromise
- c) conflict
- c) conflict
- c) conflict
- b) avoid
- b) conflicted
- d) communication
- c) conflict
جمعبندی
کلمه Conflict بهمعنای درگیری، تضاد یا تعارض است و در بسیاری از زمینهها، از جمله روابط شخصی، روانشناسی، سیاست و کسبوکار، کاربرد دارد. یادگیری این واژه برای زبانآموزانی که قصد دارند تسلط بهتری بر زبان و درک موقعیتهای پیچیده داشته باشند، بسیار مفید و ضروری است. اگر میخواهید با این واژه و دیگر لغات مهم بیشتر آشنا شوید، حتماً درس ۱۱ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری را مطالعه کنید.