
گسترش دایره واژگان، بهویژه واژههایی که در موقعیتهای رسمی و کاری به کار میروند، نقش مهمی در افزایش توانایی مکالمه و درک متون انگلیسی دارد. در درس ششم از کتاب ۵۰۴ واژه ضروری زبان انگلیسی، با واژهی Client آشنا میشویم؛ کلمهای کاربردی که بهویژه در فضای کسبوکار، حقوقی و خدماتی بسیار استفاده میشود.
معنی و تلفظ
کلمه: Client
تلفظ: /ˈklaɪənt/ – کلایِنت
معنی: مشتری، موکل، کارفرما
تعریف کلمه Client
کلمه Client در زبان انگلیسی به شخص یا شرکتی اطلاق میشود که از خدمات یا مشاوره یک متخصص یا سازمان استفاده میکند. این واژه معمولاً در زمینههایی مثل وکالت، فناوری اطلاعات، بازاریابی، مشاوره، طراحی و موارد مشابه به کار میرود.
اگرچه Client معمولاً بهعنوان مترادف Customer در فارسی ترجمه میشود، اما تفاوتهایی میان این دو وجود دارد.
تفاوت Client و Customer
- Customer بیشتر به خرید کالا یا خدمات در لحظه اشاره دارد (مثل خرید از فروشگاه).
- Client اغلب برای روابط طولانیمدت و مبتنی بر خدمات تخصصی استفاده میشود (مثل یک شرکت طراحی سایت که برای چند ماه یا سال با یک مشتری کار میکند).
اصطلاحات رایج با Client
- Client meeting – جلسه با مشتری
- Client base – پایگاه مشتریان
- Client satisfaction – رضایت مشتری
- Prospective client – مشتری بالقوه
- Client relationship – رابطه با مشتری
کاربردهای کلمه Client در جمله
مثال ۱:
The lawyer met with her client to prepare for the court case.
وکیل برای آماده شدن جهت جلسه دادگاه با موکل خود دیدار کرد.
مثال ۲:
Our company provides IT services to corporate clients.
شرکت ما خدمات فناوری اطلاعات را به مشتریان سازمانی ارائه میدهد.
مثال ۳:
Maintaining good communication with clients is essential for business success.
برقراری ارتباط مناسب با مشتریان برای موفقیت کسبوکار ضروری است.
مثال ۴:
The designer is working on a new project for an international client.
طراح در حال کار روی پروژهای جدید برای یک مشتری بینالمللی است.
مثال ۵:
She always listens carefully to her clients’ needs.
او همیشه با دقت به نیازهای مشتریانش گوش میدهد.
مثال ۶:
Most of our clients have been with us for over five years.
بیشتر مشتریان ما بیش از پنج سال است که با ما همکاری میکنند.
مثال ۷:
They are trying to attract new clients through online advertising.
آنها تلاش میکنند با تبلیغات آنلاین مشتریان جدید جذب کنند.
مثال ۸:
A good consultant understands the specific goals of each client.
یک مشاور خوب اهداف خاص هر مشتری را بهخوبی درک میکند.
مترادفها (Synonyms)
- Customer – مشتری
- Patron – حامی (مشتری وفادار)
- Buyer – خریدار
- Consumer – مصرفکننده
- User – کاربر (در زمینه فناوری)
متضادها (Antonyms)
- Provider – ارائهدهنده
- Supplier – تأمینکننده
- Vendor – فروشنده
- Consultant – مشاور
آزمون کلمه Client
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید:
- The lawyer scheduled a meeting with her ______ to discuss the case.
a) friend
b) client
c) student
d) patient - Our marketing team is working hard to attract new ______.
a) clients
b) bosses
c) workers
d) products - This application helps users communicate directly with their ______.
a) internet
b) software
c) clients
d) emails - The company has a strong relationship with its loyal ______.
a) products
b) inventory
c) clients
d) teams - Most of our ______ are small businesses looking for web design services.
a) suppliers
b) clients
c) trainers
d) relatives - A satisfied ______ is more likely to recommend your services to others.
a) designer
b) employee
c) client
d) investor - She works as a consultant and advises several international ______.
a) vacations
b) clients
c) jobs
d) recipes - Our lawyer has been helping multiple ______ with similar legal issues.
a) relatives
b) neighbors
c) clients
d) workers - The designer showed her portfolio to a potential ______.
a) coworker
b) client
c) boss
d) artist - After months of negotiation, the ______ finally signed the contract.
a) lawyer
b) client
c) firm
d) judge
پاسخنامه آزمون
- b) client
- a) clients
- c) clients
- c) clients
- b) clients
- c) client
- b) clients
- c) clients
- b) client
- b) client
جمعبندی
کلمه Client یکی از واژههای مهم در مکالمات رسمی، کاری و تخصصی است که اغلب در موقعیتهایی به کار میرود که فرد یا سازمانی خدماتی را از فرد یا شرکت دیگری دریافت میکند. آشنایی با این کلمه و کاربردهای متنوع آن، به زبانآموزان کمک میکند تا در محیطهای حرفهای با اطمینان بیشتری ارتباط برقرار کنند. برای درک بهتر و تثبیت یادگیری این واژه، حتماً سایر لغات درس ششم کتاب ۵۰۴ واژه ضروری را نیز مرور کنید.