
یادگیری واژههای کلیدی زبان انگلیسی به زبانآموز کمک میکند تا بتواند هم در مکالمات روزمره و هم در متون تخصصی عملکرد بهتری داشته باشد. یکی از واژههای مهم در درس ۱۷ لغات ۵۰۴ کلمهی Addict است. این واژه بیشتر در زمینه عادتهای قوی و وابستگیهای شدید به کار میرود، مخصوصاً زمانی که شخص نمیتواند بهراحتی از چیزی یا رفتاری فاصله بگیرد.
برای مشاهدهی مجموعه کامل درس ۱۷ میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
۵۰۴ لغات درس ۱۷
معنی و تلفظ
کلمه: Addict
تلفظ: /ˈæd.ɪkt/ – اَدیکت
معنی: فرد معتاد، وابسته شدید به چیزی
📋 پاسخنامه آزمون
همه این کلمات از کتاب معروف ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی هستند. این واژهها جزو پرتکرارترین لغات زبان انگلیسیاند، طوری که اگر به آنها مسلط باشید، تقریباً نیازی به کلاس زبان نخواهید داشت!
مشاهده درس اول ۵۰۴تعریف کلمه Addict
کلمهی Addict معمولاً به فردی اشاره دارد که وابستگی شدید (معمولاً منفی) به یک ماده یا فعالیت دارد. این کلمه بیشتر در زمینه اعتیاد به مواد مخدر، الکل، یا حتی فعالیتهایی مثل قمار و بازیهای کامپیوتری استفاده میشود.
- اسم (Noun): کسی که به چیزی اعتیاد دارد.
چند نکته مهم درباره “Addict”
- این واژه بیشتر در موقعیتهای رسمی یا پزشکی استفاده میشود.
- گاهی به صورت عامیانه نیز برای اشاره به علاقهی شدید به چیزی به کار میرود (مثلاً: a coffee addict – کسی که زیاد قهوه مینوشد).
کاربردهای کلمه Addict در جمله
مثال ۱ (اسم – Noun):
He is a drug addict.
او یک معتاد به مواد مخدر است.
مثال ۲:
My brother is a video game addict.
برادرم به بازیهای ویدیویی معتاد است.
مثال ۳:
She became a shopping addict after moving to the big city.
او بعد از نقل مکان به شهر بزرگ، به خرید کردن معتاد شد.
مثال ۴:
Many addicts need medical help to recover.
بسیاری از معتادان برای بهبودی به کمک پزشکی نیاز دارند.
مثال ۵:
He is a coffee addict and drinks more than five cups a day.
او به قهوه معتاد است و روزانه بیش از پنج فنجان مینوشد.
مترادفها (Synonyms)
- Dependent – وابسته
- User – مصرفکننده
- Junkie – (غیررسمی) معتاد
متضادها (Antonyms)
- Non-user – غیرمصرفکننده
- Abstainer – پرهیزکار، کسی که چیزی را ترک کرده
آزمون کلمه Addict
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- He is a drug ______ who needs professional help.
a) addict
b) player
c) teacher
d) winner - My sister is a coffee ______; she can’t start her day without it.
a) addict
b) seller
c) customer
d) leader - Many ______ struggle to quit smoking.
a) addicts
b) winners
c) drivers
d) managers - She became a shopping ______ after getting her first credit card.
a) addict
b) trainer
c) visitor
d) speaker - Unlike an ______, John only drinks alcohol occasionally.
a) addict
b) employee
c) doctor
d) traveler
پاسخنامه آزمون
- a) addict
- a) addict
- a) addicts
- a) addict
- a) addict
جمعبندی
کلمهی Addict به معنای فردی است که وابستگی شدید به ماده یا فعالیتی دارد. این واژه هم در زمینههای پزشکی و هم در زبان محاورهای برای اشاره به وابستگیها (از مواد مخدر گرفته تا قهوه یا بازی) به کار میرود. یادگیری این کلمه برای درک بهتر متون مرتبط با سلامت، روانشناسی و حتی مکالمات روزمره بسیار ضروری است.


