
یادگیری واژگان کلیدی زبان انگلیسی، بهویژه آنهایی که در منابع معتبر مانند مجموعه «۵۰۴ واژه ضروری» معرفی میشوند، میتواند بهطور چشمگیری مهارتهای زبانی زبانآموزان را بهبود بخشد. این واژگان نهتنها در آزمونها و متون رسمی کاربرد دارند، بلکه در مکالمات روزمره نیز نقش بسزایی ایفا میکنند.
در این درس، به بررسی کلمه Absurd میپردازیم که در درس ۱۱ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری قرار دارد. این واژه در موقعیتهایی استفاده میشود که صحبت از چیزی بیمعنا، غیرمنطقی یا مضحک به میان میآید. برای یادگیری سایر کلمات این درس، میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
درس ۱۱ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری
معنی و تلفظ
کلمه: Absurd
تلفظ: /əbˈsɝːd/ – اَبسِرد
معنی: پوچ، بیمعنا، غیرمنطقی، مزخرف، مضحک
تعریف کلمه Absurd
واژه Absurd برای توصیف موقعیتها، ایدهها یا گفتههایی به کار میرود که کاملاً غیرمنطقی، بیپایه و یا خندهدار و مسخره هستند. این کلمه اغلب برای نشان دادن عدم تطابق چیزی با عقل سلیم یا واقعیت استفاده میشود.
در جملهها، این واژه بهصورت صفت (Adjective) به کار میرود.
چند نکته مهم درباره Absurd
- Absurd بار منفی دارد و معمولاً در نقد نظرات، طرحها، تصمیمات یا رفتارهایی که منطقی به نظر نمیرسند استفاده میشود.
- این کلمه در ادبیات و فلسفه نیز جایگاه خاصی دارد. مثلاً در مفهوم «پوچی» در آثار آلبر کامو (Albert Camus).
- معادل فارسی آن میتواند بسته به زمینه، «مزخرف»، «پوچ»، «مسخره» یا «غیرمنطقی» باشد.
کاربردهای کلمه Absurd در جمله
مثال ۱:
It’s absurd to spend so much money on something so useless.
مسخره است که اینقدر پول برای چیزی به این بیفایدگی خرج شود.
مثال ۲:
The idea of building a hotel on the moon sounds absurd.
ایدهی ساختن هتل روی ماه پوچ به نظر میرسد.
مثال ۳:
She laughed at the absurd suggestion.
او به پیشنهاد غیرمنطقی خندید.
مثال ۴:
His explanation was so absurd that no one believed him.
توضیحش آنقدر بیمعنا بود که هیچکس حرفش را باور نکرد.
مثال ۵:
It’s absurd to expect a child to understand such a complex issue.
اینکه انتظار داشته باشی یک کودک چنین موضوع پیچیدهای را درک کند، مضحک است.
مثال ۶:
Some fashion trends are just absurd.
برخی از مدها واقعاً بیمعنا هستند.
مثال ۷:
The whole situation became increasingly absurd.
کل ماجرا هر لحظه غیرمنطقیتر میشد.
مترادفها (Synonyms)
- Ridiculous – خندهدار (از شدت بیمنطقی)
- Ludicrous – مضحک
- Preposterous – غیرقابل باور، مسخره
- Nonsensical – بیمعنا
متضادها (Antonyms)
- Rational – منطقی
- Reasonable – معقول
- Sensible – عاقلانه
آزمون کلمه Absurd
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The idea of time traveling to the past is completely ______.
a) absurd
b) logical
c) detailed
d) thoughtful - It would be ______ to ignore such clear evidence.
a) wise
b) absurd
c) legal
d) patient - His explanation seemed ______, as it didn’t match the facts.
a) absurd
b) clever
c) generous
d) accurate - Don’t say such ______ things in a serious discussion.
a) absurd
b) brilliant
c) ordinary
d) respectful - She made an ______ claim that aliens are controlling the government.
a) absurd
b) common
c) respectful
d) genuine - It’s ______ to think that the internet will disappear overnight.
a) absurd
b) possible
c) stable
d) recent - His fear of mirrors may sound ______, but it’s real to him.
a) absurd
b) rare
c) polite
d) hopeful - Their behavior at the meeting was so ______ that everyone got uncomfortable.
a) absurd
b) formal
c) polite
d) enthusiastic - Calling the sun cold is an ______ statement.
a) absurd
b) careful
c) complicated
d) useful - Believing that shouting will solve the problem is ______.
a) absurd
b) effective
c) traditional
d) scientific
پاسخنامه آزمون
- a) absurd
- b) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
- a) absurd
جمعبندی
کلمه Absurd بهمعنای «پوچ»، «بیمعنا» یا «غیرمنطقی» یکی از واژگان مهم در مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری است. این واژه در موقعیتهایی به کار میرود که چیزی آنقدر غیرمنطقی یا نادرست باشد که حتی خندهدار به نظر برسد. یادگیری این واژه میتواند به درک بهتر متون انتقادی، مکالمات غیررسمی و حتی مباحث فلسفی کمک کند. برای تسلط بیشتر بر این واژه و سایر واژگان مهم، حتماً به درس ۱۱ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری مراجعه کنید.