
یادگیری واژههای ضروری زبان انگلیسی، یکی از مهمترین گامها در مسیر تقویت مهارتهای زبانی بهشمار میرود. مجموعه لغات ۵۰۴ واژه ضروری با انتخاب دقیق واژههایی که در متون و مکالمات پرکاربرد هستند، به زبانآموز کمک میکند تا درک بهتری از زبان داشته باشد و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت و نگارش کند.
در این درس، به سراغ کلمه Abolish میرویم که در درس ۱۲ از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری آموزش داده شده است. برای مشاهده کامل این درس میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
معنی و تلفظ
کلمه: Abolish
تلفظ: /əˈbɑː.lɪʃ/ – اَبالیش
معنی: لغو کردن، برچیدن، از میان برداشتن (بهطور رسمی)
تعریف کلمه Abolish
کلمه Abolish به معنی از میان برداشتن رسمی یک قانون، سنت، سیستم یا ساختار است. وقتی یک نهاد یا دولت تصمیم به پایان دادن به وجود چیزی میگیرد (معمولاً چیزی منفی یا قدیمی)، از این واژه استفاده میشود.
این کلمه معمولاً در متون رسمی، حقوقی یا سیاسی کاربرد دارد و به تغییرات بنیادین در نظامها اشاره میکند.
نکات مهم درباره “Abolish”
- فعل است و معمولاً بهصورت گذرا به کار میرود؛ یعنی پس از آن باید مفعول بیاید.
- اغلب در زمینههایی مانند لغو قوانین، مجازاتها، بردهداری، مالیاتها و… استفاده میشود.
- بار معنایی آن قوی و قطعیست؛ یعنی پایان کامل یک چیز.
اصطلاحات رایج با Abolish
- Abolish slavery – لغو بردهداری
- Abolish the death penalty – لغو مجازات اعدام
- Abolish a tax – حذف یک مالیات خاص
کاربردهای کلمه Abolish در جمله
مثال ۱:
The government decided to abolish the outdated law.
دولت تصمیم گرفت قانون منسوخشده را لغو کند.
مثال ۲:
Many activists worked hard to abolish slavery.
بسیاری از فعالان برای لغو بردهداری تلاش زیادی کردند.
مثال ۳:
They are campaigning to abolish the death penalty.
آنها در حال کمپین برای لغو مجازات اعدام هستند.
مثال ۴:
The tax was finally abolished after years of protests.
آن مالیات سرانجام پس از سالها اعتراض لغو شد.
مثال ۵:
He believes we should abolish unnecessary regulations.
او معتقد است باید مقررات غیرضروری را لغو کنیم.
مثال ۶:
The country plans to abolish some old traditions.
آن کشور قصد دارد برخی سنتهای قدیمی را برچیند.
مثال ۷:
The school board voted to abolish the dress code.
شورای مدرسه رأی به لغو مقررات لباس داد.
مثال ۸:
Efforts to abolish corruption have not been successful yet.
تلاشها برای ریشهکن کردن فساد هنوز موفق نبودهاند.
مترادفها (Synonyms)
- Eliminate – حذف کردن
- Remove – برطرف کردن
- Eradicate – ریشهکن کردن
- Repeal – لغو کردن (مخصوص قوانین)
متضادها (Antonyms)
- Establish – تأسیس کردن
- Introduce – معرفی کردن
- Enforce – اجرا کردن
- Uphold – حمایت و حفظ کردن
آزمون کلمه Abolish
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The president vowed to ______ the unfair tax policy.
a) create
b) introduce
c) abolish
d) support - They worked for years to ______ child labor in the region.
a) enforce
b) abolish
c) develop
d) approve - That law was ______ in the early 2000s.
a) established
b) expanded
c) abolished
d) encouraged - Many believe it’s time to ______ outdated traditions.
a) abolish
b) apply
c) announce
d) arrange - Which of the following words is closest in meaning to abolish?
a) initiate
b) enforce
c) eliminate
d) introduce - The court decided to ______ the previous ruling.
a) support
b) maintain
c) abolish
d) declare - One of the goals of the new movement is to ______ inequality.
a) abolish
b) divide
c) achieve
d) describe - Parliament plans to ______ a new tax on fuel.
a) abolish
b) impose
c) ignore
d) refuse - Which of the following is not a synonym for “abolish”?
a) repeal
b) eradicate
c) remove
d) support - Activists are calling for the government to ______ the death penalty.
a) promote
b) abolish
c) announce
d) expand
پاسخنامه آزمون
- c) abolish
- b) abolish
- c) abolished
- a) abolish
- c) eliminate
- c) abolish
- a) abolish
- b) impose
- d) support
- b) abolish
جمعبندی
کلمه Abolish بهمعنای لغو یا برچیدن رسمی چیزی مانند قانون، سنت یا سیستم است. یادگیری این واژه برای زبانآموزانی که به متون رسمی، حقوقی یا سیاسی علاقهمندند، بسیار کاربردی است. همچنین دانستن کاربردهای مختلف این واژه در جمله، به درک بهتر معنای آن در زمینههای مختلف کمک زیادی میکند.