
درس اول از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی یکی از مهمترین بخشهای یادگیری زبان است که شامل کلماتی کلیدی و پرکاربرد مانند rural میشود. این کلمه به توصیف محیطها و زندگی در مناطق غیرشهری اختصاص دارد و اغلب در مکالمات، متون علمی و ادبیات روزمره استفاده میشود.
هدف این درس، ارائه تعاریف دقیق، مثالهای کاربردی و تمرینهای متنوع برای تسلط بر این کلمات است. با یادگیری این واژگان، شما میتوانید دامنه لغات خود را گسترش دهید و درک عمیقتری از زبان انگلیسی پیدا کنید. این آموزش، همراه با آزمونها و تمرینهای هدفمند، راهی مطمئن برای تقویت مهارتهای زبانی شما خواهد بود. برای یادگیری بهتر واژهها و مشاهده استفاده واقعی آنها در زندگی روزمره، درس سوم لغات ۵۰۴ را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیکهای کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.
آموزش کلمه Burden
تلفظ: /ˈbɜːr.dən/
تلفظ فارسی: بــِردِن
معنی:
کلمه burden به معنای «بار» یا «مسئولیت سنگین» است. این کلمه میتواند به باری فیزیکی یا باری احساسی و ذهنی اشاره داشته باشد.
تعریف و توضیحات بیشتر
- معنی فیزیکی: به وزن یا شیء سنگینی که حمل میشود یا بارگذاری شده اشاره دارد.
- معنی استعاری: به مسئولیت یا مشکلی که باعث ایجاد نگرانی یا فشار میشود.
Burden اغلب در جملاتی استفاده میشود که در آن فشار، نگرانی یا دشواریهای خاصی بیان میشود.
کاربرد در جملات
- Carrying such a heavy burden all day made him exhausted.
(حمل چنین بار سنگینی تمام روز او را خسته کرد.) - She felt the burden of responsibility as the oldest child.
(او بهعنوان بزرگترین فرزند، بار مسئولیت را احساس میکرد.) - The burden of proof is on the plaintiff in this case.
(بار اثبات بر عهده شاکی در این پرونده است.) - The financial burden was too much for the family to bear.
(بار مالی برای خانواده بیش از حد سنگین بود.) - He shared his burden with his best friend and felt relieved.
(او بار خود را با بهترین دوستش در میان گذاشت و احساس آرامش کرد.) - Taxpayers often complain about the burden of high taxes.
(مالیاتدهندگان اغلب از بار مالیاتهای سنگین شکایت میکنند.) - The donkey was carrying a heavy burden of goods.
(الاغ باری سنگین از کالاها حمل میکرد.) - She doesn’t want to burden anyone with her problems.
(او نمیخواهد کسی را با مشکلاتش تحت فشار قرار دهد.) - The emotional burden of the loss was too much for him.
(بار احساسی از دست دادن برای او بسیار سنگین بود.) - Environmental pollution is becoming a heavy burden on society.
(آلودگی محیط زیست در حال تبدیلشدن به باری سنگین برای جامعه است.)
نکات گرامری
- اسم: Burden
- فعل: To burden (بار کردن، تحت فشار گذاشتن)
مترادفها و متضادها
- مترادفها: load, weight, strain, responsibility
- متضادها: relief, ease, blessing
تمرینها و مثالهای بیشتر
- The refugees carried their burden across the border in search of safety.
(پناهندگان بار خود را برای یافتن امنیت از مرز عبور دادند.) - His illness placed a heavy burden on his family.
(بیماری او باری سنگین بر خانوادهاش وارد کرد.) - A good leader tries to ease the burden on their team.
(یک رهبر خوب تلاش میکند تا بار تیم خود را کاهش دهد.) - She found it hard to talk about the emotional burden she was carrying.
(او صحبت درباره بار احساسی که حمل میکرد، دشوار میدانست.)
آزمون کلمه Burden
بخش اول: جای خالی را پر کنید.
- The __________ of raising three children was challenging for her.
- He didn’t want to __________ his friends with his personal problems.
- The donkey struggled under the __________ of the heavy sacks.
- The __________ of high rents is driving many families out of the city.
- She felt a huge __________ lift off her shoulders after solving the issue.
بخش دوم: سوالات چندگزینهای
- What does the word burden mean?
a) Celebration
b) Responsibility or load
c) Freedom
d) Ease - Which of the following is an example of a burden?
a) Winning a lottery
b) Carrying heavy shopping bags
c) Watching a comedy movie
d) Taking a relaxing vacation - If someone says, “I don’t want to burden you,” they mean:
a) They want to give you advice.
b) They don’t want to make your situation harder.
c) They need your help urgently.
d) They want to entertain you. - The phrase “burden of proof” is commonly used in:
a) Science
b) Law
c) Cooking
d) Sports Which word is closest in meaning to burden?
a) Weight
b) Happiness
c) Holiday
d) Lightness
پاسخها
- burden
- burden
- burden
- burden
- burden
- b) Responsibility or load
- b) Carrying heavy shopping bags
- b) They don’t want to make your situation harder.
- b) Law
a) Weight
جمع بندی
کلمه burden یکی از واژگان مهم در زبان انگلیسی است که بهطور گسترده برای توصیف بارهای فیزیکی و احساسی استفاده میشود. یادگیری این واژه و کاربردهای آن میتواند در درک بهتر متون، مکالمات و حتی بحثهای تخصصی مانند قانون و اقتصاد بسیار مفید باشد. با تمرین و استفاده از آزمونهای ارائهشده، میتوانید این کلمه را بهخوبی در ذهن خود تثبیت کرده و در مکالمات روزمره به کار ببرید.