
کلمه shriek یکی از واژگان مهم در سری ۵۰۴ واژه ضروری است که به معنای “جیغ” یا “صدای بلند و نافذ” به کار میرود. این کلمه بهطور گسترده برای توصیف واکنشهای شدید احساسی، مانند ترس ناگهانی یا هیجان زیاد، استفاده میشود. آشنایی با این کلمه نهتنها دایره واژگان شما را گسترش میدهد، بلکه به شما کمک میکند احساسات و موقعیتها را با جزئیات بیشتری توصیف کنید. این آموزش با مثالها و تمرینهای کاربردی طراحی شده است تا استفاده از این واژه را بهطور مؤثر یاد بگیرید.کلمه shriek یکی از ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی است که به معنای “جیغ کشیدن” یا “فریاد بلند و نافذ” به کار میرود. این کلمه برای توصیف واکنشهای احساسی شدید مانند ترس، هیجان، یا درد استفاده میشود. یادگیری واژههایی مثل shriek به شما کمک میکند مکالمات خود را غنیتر و دقیقتر بیان کنید. برای یادگیری بهتر واژهها و مشاهده استفاده واقعی آنها در زندگی روزمره، درس دوم لغات ۵۰۴ را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیکهای کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.
معرفی کلمه
- Shriek (تلفظ: شریکی)
- نوع کلمه: فعل (Verb) و اسم (Noun)
- معنی: جیغ کشیدن، فریاد بلند؛ جیغ یا صدای بلند و نافذ
کاربردهای اصلی:
- بیان ترس یا وحشت: زمانی که فردی از چیزی وحشتزده یا غافلگیر شود.
- بیان شادی یا هیجان: زمانی که افراد در جشنها یا موقعیتهای هیجانانگیز جیغ میزنند.
- بیان درد: هنگام تجربه درد ناگهانی و شدید.
مثالهای کاربردی
برای بیان ترس یا وحشت:
- She shrieked when she saw the spider.
او وقتی عنکبوت را دید جیغ کشید. - The loud shriek from the haunted house scared everyone.
صدای بلند جیغ از خانهی ارواح همه را ترساند. - He let out a shriek of terror as the car swerved off the road.
او یک جیغ وحشتناک کشید وقتی ماشین از جاده منحرف شد.
برای بیان شادی یا هیجان:
- The children shrieked with delight when the fireworks started.
بچهها از خوشحالی وقتی آتشبازی شروع شد جیغ کشیدند. - She shrieked in excitement when she won the prize.
او از هیجان وقتی جایزه را برد جیغ کشید. - Their shrieks of laughter filled the room.
صدای خندههای بلندشان اتاق را پر کرد.
برای بیان درد:
- The athlete shrieked in pain after falling on the field.
ورزشکار بعد از افتادن در زمین از درد جیغ کشید. - He let out a sharp shriek as the needle went in.
او هنگام فرو رفتن سوزن یک جیغ تیز کشید. - Her shriek of agony echoed through the hospital.
جیغ دردناک او در بیمارستان طنینانداز شد.
برای توصیف صدای بلند و ناگهانی:
- The brakes screeched with a sound like a shriek.
ترمزها صدایی شبیه جیغ ایجاد کردند.
چرا این کلمه مهم است؟
- استفاده در موقعیتهای احساسی: واژه shriek برای توصیف واکنشهای قوی مثل ترس، هیجان، یا درد بسیار کاربردی است.
- تقویت مهارتهای شنیداری و مکالمه: یادگیری این کلمه شما را در درک بهتر موقعیتهای توصیفشده در مکالمات یا فیلمها یاری میکند.
- گسترش دایره واژگان: با یادگیری این کلمه، توانایی شما در بیان جزئیات و احساسات تقویت میشود.
آزمون کلمه Shriek
بخش اول: ترجمه
- She shrieked when she saw a snake.
- الف) او وقتی مار را دید خندید.
- ب) او وقتی مار را دید جیغ کشید.
- ج) او وقتی مار را دید فرار کرد.
- د) او وقتی مار را دید سکوت کرد.
- The loud shriek echoed through the empty hall.
- الف) صدای جیغ بلند در سالن خالی طنینانداز شد.
- ب) صدای گریه بلند در سالن خالی طنینانداز شد.
- ج) صدای خنده بلند در سالن خالی طنینانداز شد.
- د) صدای آرام در سالن خالی طنینانداز شد.
بخش دوم: جایگذاری
- The baby __________ loudly when it was hungry.
- الف) shrieked
- ب) whispered
- ج) laughed
- د) slept
Everyone __________ with joy at the surprise party.
- الف) shrieked
- ب) walked
- ج) worked
- د) ate
بخش سوم: مفهومی
- What does “shriek” mean?
- a) To laugh softly
- b) To make a loud, high-pitched sound
- c) To walk quietly
- d) To work hard
Which situation describes someone shrieking?
- a) Smiling at a beautiful view
- b) Screaming loudly after a jump scare
- c) Standing silently in a library
- d) Writing a letter
بخش چهارم: تشخیص جمله درست
- Which sentence uses “shriek” correctly?
- a) He shrieked the book on the table.
- b) The shriek of joy was heard from the crowd.
- c) She shrieked the door open.
- d) Shriek is a way to sing softly.
Which word is closest in meaning to “shriek”?
- a) Whisper
- b) Cry
- c) Shout
- d) Jump
بخش پنجم: ترکیب لغات
- The girl let out a __________ when she saw the mouse.
- الف) shriek
- ب) laugh
- ج) whisper
- د) yawn
He __________ with excitement after hearing the good news.
- الف) shrieked
- ب) sat
- ج) worked
- د) whispered
پاسخنامه
- او وقتی مار را دید جیغ کشید (ب
- صدای جیغ بلند در سالن خالی طنینانداز شد (الف
- الف) shrieked
- الف) shrieked
- b) To make a loud, high-pitched sound
- b) Screaming loudly after a jump scare
- ب) The shriek of joy was heard from the crowd.
- ج) Shout
- الف) shriek
- الف) shrieked
نتیجه گیری
یادگیری کلمه shriek به شما این امکان را میدهد که در موقعیتهای مختلف، از ترس تا شادی، زبان خود را غنیتر و بیان خود را دقیقتر کنید. این واژه یکی از ابزارهای زبانی مفید برای توصیف احساسات و موقعیتهای خاص است. تمرینهای ارائهشده در این درس به شما کمک میکند این واژه را بهتر بهخاطر بسپارید و در مکالمات و نوشتار خود بهدرستی از آن استفاده کنید. ادامه یادگیری واژگان ۵۰۴، شما را در تسلط بر زبان انگلیسی یک قدم جلوتر خواهد برد.