
در این درس از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری، ۱۲ کلمه جدید برای شما آماده شده است. این کلمات به شما کمک میکنند تا دایره واژگان خود را گسترش دهید و در مکالمات روزمره بهتر صحبت کنید. این واژهها در موقعیتهای مختلف به کار میروند و میتوانند به بهبود گفتار و نوشتار شما کمک کنند. با یادگیری این کلمات، میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری با دیگران صحبت کنید و ارتباط بهتری برقرار کنید.
ویدیو آموزشی
ویدیوی آموزشی این درس هم اکنون آماده است! در این ویدیو، هر کلمه جدید به همراه تلفظ صحیح و مثالهای ساده توضیح داده شده است. با تماشای این ویدیو، میتوانید یاد بگیرید که چگونه از این کلمات در مکالمات خود استفاده کنید. همچنین، میتوانید اولین درس از مجموعه را به صورت رایگان تماشا کنید تا با روش و کیفیت آموزش آشنا شوید. بعد از تماشای این درس، میتوانید تصمیم بگیرید که آیا ادامه این دوره برای شما مناسب است یا خیر.
مزایای یادگیری با ویدیو
آموزش واژگان از طریق ویدیو یک روش جذاب و موثر است و مزایای زیادی دارد:
- تلفظ دقیق: با تماشای ویدیو، تلفظ صحیح کلمات را یاد میگیرید.
- کاربرد واقعی: مثالهای ساده در ویدیو نشان میدهند که چگونه هر کلمه در زندگی روزمره استفاده میشود.
- تقویت مهارت شنیداری: با شنیدن گفتار طبیعی، با لهجهها و سرعتهای مختلف آشنا میشوید.
- یادگیری چندحسی: ترکیب دیدن و شنیدن باعث میشود اطلاعات بهتر در ذهن شما ثبت شود.
- انعطاف در یادگیری: میتوانید ویدیوها را هر زمان و هر جایی که بخواهید تماشا کنید.
آموزش متنی
در بخش آموزش متنی این درس، هر کلمه با تلفظ، معنی و مثالهای ساده ارائه شده است. این روش به شما کمک میکند تا کلمات را بهتر یاد بگیرید و پیشرفت ملموسی در مهارتهای زبانی خود داشته باشید.
کلمه به انگلیسی: epidemic
تلفظ: /ˌepɪˈdemɪk/
معنی: شیوع، همهگیری، فراگیر
مثال: The flu can often lead to an epidemic during the winter months.
ترجمه: آنفولانزا میتواند اغلب در ماههای زمستان به یک شیوع منجر شود.
کلمه به انگلیسی: obesity
تلفظ: /oʊˈbiːsəti/
معنی: چاقی مفرط
مثال: Obesity is a growing health concern in many countries.
ترجمه: چاقی مفرط یک نگرانی بهداشتی در حال رشد در بسیاری از کشورهاست.
کلمه به انگلیسی: magnify
تلفظ: /ˈmæɡnɪfaɪ/
معنی: بزرگنمایی کردن
مثال: The microscope is used to magnify tiny objects for better observation.
ترجمه: میکروسکوپ برای بزرگنمایی اشیاء ریز به منظور مشاهده بهتر استفاده میشود.
کلمه به انگلیسی: chiropractor
تلفظ: /ˈkaɪəroʊpræktər/
معنی: طبیب مفصلی
مثال: She visits a chiropractor to relieve her back pain.
ترجمه: او برای تسکین درد کمرش به پزشک مفصلی مراجعه میکند.
کلمه به انگلیسی: obstacle
تلفظ: /ˈɑːbstəkl/
معنی: مانع، گیر
مثال: The main obstacle to success is often fear of failure.
ترجمه: بزرگترین مانع برای موفقیت اغلب ترس از شکست است.
کلمه به انگلیسی: ventilate
تلفظ: /ˈventɪleɪt/
معنی: تهویه کردن، علنا بحث کردن
مثال: It’s important to ventilate the room to avoid mold growth.
ترجمه: تهویه اتاق برای جلوگیری از رشد کپک مهم است.
کلمه به انگلیسی: jeopardize
تلفظ: /ˈdʒepərdaɪz/
معنی: به خطر انداختن
مثال: His reckless driving could jeopardize the safety of others.
ترجمه: رانندگی بیاحتیاط او میتواند ایمنی دیگران را به خطر بیندازد.
کلمه به انگلیسی: negative
تلفظ: /ˈneɡətɪv/
معنی: منفی
مثال: She received a negative response to her job application.
ترجمه: او پاسخ منفی به درخواست کارش دریافت کرد.
کلمه به انگلیسی: pension
تلفظ: /ˈpenʃn/
معنی: مستمری
مثال: After years of service, he finally received his pension.
ترجمه: پس از سالها خدمت، او بالاخره مستمریاش را دریافت کرد.
کلمه به انگلیسی: vital
تلفظ: /ˈvaɪtl/
معنی: حیاتی، ضروری
مثال: Water is vital for all living organisms.
ترجمه: آب برای تمام موجودات زنده حیاتی است.
کلمه به انگلیسی: municipal
تلفظ: /mjuːˈnɪsɪpl/
معنی: شهری، مربوط به شهرداری
مثال: The municipal government has announced new regulations.
ترجمه: دولت شهری قوانین جدیدی اعلام کرده است.
کلمه به انگلیسی: oral
تلفظ: /ˈɔːrəl/
معنی: شفاهی
مثال: Students are required to give an oral presentation in class.
ترجمه: دانشآموزان موظفند در کلاس یک ارائه شفاهی ارائه دهند.