در این درس از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری، ۱۲ کلمه جدید معرفی شده که به شما کمک می‌کند دایره واژگان خود را گسترش داده و تسلط بیشتری در مکالمات و نوشتار روزمره به دست آورید. کلمات این درس طوری انتخاب شده‌اند که در موقعیت‌های مختلف کاربرد دارند و به شما در برقراری ارتباط موثرتر و روان‌تر کمک می‌کنند. یادگیری این کلمات به شما اعتماد به نفس بیشتری در گفتگوهای روزمره می‌بخشد.
ویدیوی آموزشی درس ۳۹: یادگیری با مثال‌های کاربردی
ویدیوی آموزشی این درس در دسترس شماست! در این ویدیو، تلفظ صحیح هر کلمه به همراه مثال‌های واقعی ارائه شده تا شما بتوانید این واژگان را در مکالمات و نوشتار خود به درستی به کار بگیرید. اگر هنوز با سبک و کیفیت آموزش آشنا نیستید، می‌توانید درس اول را به صورت رایگان تماشا کنید و تصمیم بگیرید که آیا این دوره برای شما مناسب است.
مزایای یادگیری ۵۰۴ واژه با ویدیو
آموزش ویدئویی این کلمات تجربه‌ای کارآمد و جذاب را به شما ارائه می‌دهد. برخی از مزایای یادگیری با ویدیو شامل موارد زیر است:
- تلفظ دقیق: با تماشای ویدیو، تلفظ درست و طبیعی واژگان را یاد می‌گیرید.
- کاربرد واقعی: مثال‌های کاربردی در ویدیو به شما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانید از این واژگان در زندگی روزمره استفاده کنید.
- تقویت مهارت شنیداری: شنیدن لهجه‌های مختلف و سرعت‌های متنوع به شما کمک می‌کند با زبان بهتر آشنا شوید.
- یادگیری چندحسی: ترکیب دیداری و شنیداری باعث می‌شود که کلمات بهتر در ذهن شما ثبت شوند و یادگیری جذاب‌تر شود.
- انعطاف در یادگیری: شما می‌توانید در هر زمان و مکانی که بخواهید ویدیوها را مشاهده کرده و درس‌ها را متناسب با برنامه خود پیش ببرید.
آموزش متنی در درس ۳۹
در بخش متنی این درس، هر کلمه همراه با تلفظ، معنی و مثال‌های کاربردی آورده شده است. با این روش، شما می‌توانید هر واژه را به دقت یاد بگیرید و از آن در گفتگوها و نوشتارهای خود به‌درستی استفاده کنید و شاهد پیشرفت خود در مهارت‌های زبانی باشید.
- Unearth
تلفظ: /ʌnˈɜːrθ/
معنی: حفر کردن، کشف کردن، پی بردن
مثال: Archaeologists were able to unearth ancient artifacts.
ترجمه: باستان‌شناسان توانستند آثار باستانی را کشف کنند. - Depart
تلفظ: /dɪˈpɑːrt/
معنی: دور شدن، ترک کردن، روی گرداندن از، تغییر دادن، فوت کردن
مثال: The train departs from platform four at noon.
ترجمه: قطار ظهر از سکو چهار حرکت می‌کند. - Coincide
تلفظ: /ˌkoʊɪnˈsaɪd/
معنی: هم زمان یا مکان بودن، تطابق داشتن، هماهنگ بودن
مثال: Our holidays coincide this year, so we can travel together.
ترجمه: امسال تعطیلاتمان با هم هم‌زمان شده، بنابراین می‌توانیم با هم سفر کنیم. - Cancel
تلفظ: /ˈkænsl/
معنی: لغو کردن
مثال: They had to cancel the event due to bad weather.
ترجمه: به دلیل آب و هوای بد مجبور شدند مراسم را لغو کنند. - Debtor
تلفظ: /ˈdetər/
معنی: بدهکار
مثال: The debtor promised to repay his loan by next month.
ترجمه: بدهکار قول داد وام خود را تا ماه آینده بازپرداخت کند. - Legible
تلفظ: /ˈledʒəbl/
معنی: خوانا
مثال: Please make sure your handwriting is legible on the test.
ترجمه: لطفاً مطمئن شوید دست‌خط شما در آزمون خوانا است. - Placard
تلفظ: /ˈplækɑːrd/
معنی: پلاکارد، پوستر
مثال: Protesters held placards demanding justice.
ترجمه: معترضان پلاکاردهایی در خواست عدالت به دست داشتند. - Contagious
تلفظ: /kənˈteɪdʒəs/
معنی: واگیر دار، مسری
مثال: The flu is highly contagious and spreads easily.
ترجمه: آنفلوآنزا بسیار مسری است و به راحتی گسترش می‌یابد. - Clergy
تلفظ: /ˈklɜːrdʒi/
معنی: روحانی، روحانیون
مثال: The clergy gathered to discuss community issues.
ترجمه: روحانیون گرد هم آمدند تا مسائل جامعه را بررسی کنند. - Customary
تلفظ: /ˈkʌstəmeri/
معنی: مرسوم، معمول
مثال: It is customary to shake hands when you meet someone new.
ترجمه: هنگام آشنایی با فردی جدید دست دادن مرسوم است. - Transparent
تلفظ: /trænsˈpærənt/
معنی: شفاف
مثال: The glass was so transparent, it was almost invisible.
ترجمه: شیشه آن‌قدر شفاف بود که تقریباً نامرئی به نظر می‌رسید. - Scald
تلفظ: /skɔːld/
معنی: تا نقطه جوش حرارت دادن، با بخار یا مایع داغ سوزاندن
مثال: Be careful not to scald yourself with hot water.
ترجمه: مراقب باشید خودتان را با آب داغ نسوزانید.
