
در این درس از مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری، به معرفی ۱۲ کلمه جدید میپردازیم که به شما در تقویت دایره لغات و تسلط بر مکالمات روزمره کمک خواهد کرد. این کلمات به دقت انتخاب شدهاند تا در موقعیتهای گوناگون قابل استفاده باشند و به بهبود مهارتهای گفتاری و نوشتاری شما کمک کنند. با یادگیری این واژگان، شما میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری در مکالمات خود شرکت کنید و تواناییهای زبانیتان را ارتقا دهید.
آموزش ویدیویی درس ۲۸
ویدیوی آموزشی درس ۲۸ اکنون آماده است! این ویدیو شامل ۱۲ کلمه جدید به همراه تلفظ صحیح و مثالهای کاربردی است که به شما کمک میکند تا این واژگان را با اطمینان بیشتری در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. نکته جالب این است که درس اول از مجموعه ۵۰۴ واژه به صورت رایگان در دسترس است. با تماشای این درس رایگان، میتوانید با کیفیت و سبک آموزشی ما آشنا شوید و ارزیابی کنید که آیا ادامه یادگیری با ما مناسب شماست یا خیر.
مزایای یادگیری زبان از طریق ویدیو
یادگیری زبان با استفاده از ویدیوها یک روش مؤثر و جذاب است که مزایای بیشماری دارد. برخی از این مزایا عبارتند از:
- تلفظ صحیح: ویدیوها به شما این امکان را میدهند که تلفظ درست کلمات را با لهجههای مختلف بشنوید و به آسانی یاد بگیرید.
- درک کاربرد واقعی: با مشاهده مثالهای واقعی، میتوانید ببینید که هر واژه چگونه در مکالمات روزمره به کار میرود.
- تقویت مهارت شنیداری: گوش دادن به گفتار طبیعی در ویدیوها به شما کمک میکند تا مهارت شنیداریتان را بهبود ببخشید.
- یادگیری چندحسی: ترکیب بینایی و شنوایی در ویدیوها باعث میشود اطلاعات به طور مؤثرتری در ذهن شما ثبت شود.
- انعطافپذیری در یادگیری: شما میتوانید این درسها را در هر زمان و مکانی که برایتان مناسب است تماشا کنید.
آموزش متنی در درس ۲۸
در بخش آموزش متنی این درس، به تفصیل به هر کلمه خواهیم پرداخت. این آموزش شامل تلفظ، معنی و مثالهای کاربردی است که به شما کمک میکند تا با استفاده از این واژگان در مکالمات و نوشتههای خود به راحتی عمل کنید. این رویکرد یادگیری به شما اعتماد به نفس بیشتری میدهد و باعث میشود تا با دقت و مهارت بیشتری در زبان انگلیسی پیشرفت کنید.
- کلمه انگلیسی: outlaw
تلفظ: /ˈaʊtlɔː/
معنی: یاغی / تبهکار / غیر قانونی اعلام کردن
مثال: The government decided to outlaw the use of certain chemicals in farming.
ترجمه: دولت تصمیم گرفت استفاده از برخی مواد شیمیایی در کشاورزی را غیر قانونی اعلام کند. - کلمه انگلیسی: promote
تلفظ: /prəˈmoʊt/
معنی: ارتقا یافتن / ترویج کردن
مثال: The organization aims to promote healthy living in the community.
ترجمه: این سازمان به دنبال ترویج زندگی سالم در جامعه است. - کلمه انگلیسی: undernourished
تلفظ: /ˌʌndərˈnɜːrɪʃt/
معنی: مبتلا به سوء تغذیه
مثال: Many children in the area are undernourished due to poverty.
ترجمه: بسیاری از کودکان در این منطقه به دلیل فقر مبتلا به سوء تغذیه هستند. - کلمه انگلیسی: illustrate
تلفظ: /ˈɪləstreɪt/
معنی: نشان دادن
مثال: The professor used diagrams to illustrate the complex concept.
ترجمه: استاد از نمودارها برای نشان دادن مفهوم پیچیده استفاده کرد. - کلمه انگلیسی: disclose
تلفظ: /dɪsˈkloʊz/
معنی: آشکار کردن / برملا کردن
مثال: The report aims to disclose the truth about the incident.
ترجمه: این گزارش به دنبال برملا کردن حقیقت درباره حادثه است. - کلمه انگلیسی: excessive
تلفظ: /ɪkˈsesɪv/
معنی: بسیار زیاد / بیش از حد نیاز
مثال: His excessive spending habits led him into debt.
ترجمه: عادات خرج کردن بسیار زیاد او او را به ورشکستگی کشاند. - کلمه انگلیسی: disaster
تلفظ: /dɪˈzæstər/
معنی: فاجعه
مثال: The earthquake caused a disaster that affected thousands of people.
ترجمه: زلزله فاجعهای به وجود آورد که هزاران نفر را تحت تأثیر قرار داد. - کلمه انگلیسی: censor
تلفظ: /ˈsensər/
معنی: سانسورچی / سانسور کردن
مثال: The government decided to censor the news to control public opinion.
ترجمه: دولت تصمیم گرفت اخبار را سانسور کند تا بر نظر عمومی کنترل داشته باشد. - کلمه انگلیسی: culprit
تلفظ: /ˈkʌlprɪt/
معنی: خطاکار
مثال: The police identified the culprit behind the robbery.
ترجمه: پلیس خطاکار پشت سرقت را شناسایی کرد. - کلمه انگلیسی: juvenile
تلفظ: /ˈdʒuːvənl/
معنی: جوان / جوان مآبانه
مثال: The juvenile justice system is designed to handle young offenders.
ترجمه: سیستم عدالت جوانان برای رسیدگی به بزهکاران جوان طراحی شده است. - کلمه انگلیسی: bait
تلفظ: /beɪt/
معنی: طعمه / طعمه گذاشتن
مثال: The fisherman used worms as bait to catch fish.
ترجمه: ماهیگیر از کرمها به عنوان طعمه برای صید ماهی استفاده کرد. - کلمه انگلیسی: insist
تلفظ: /ɪnˈsɪst/
معنی: پا فشاری کردن / اصرار کردن
مثال: She insisted on attending the meeting despite feeling unwell.
ترجمه: او با وجود احساس ناخوشی اصرار داشت که در جلسه شرکت کند.
با ما همراه باشید تا این کلمات جدید را یاد بگیرید و سفر زبانی خود را گسترش دهید!