
گسترش دایره لغات انگلیسی یکی از کلیدهای موفقیت در یادگیری زبان است. مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری یکی از منابع معتبر و پرکاربرد برای زبانآموزان است. در این درس به سراغ کلمه Unruly میرویم که در درس ۱۴ لغات ۵۰۴ معرفی شده است. برای مشاهدهی کامل درس و تکنیکهای یادگیری میتوانید به ۵۰۴ کلمه – درس ۱۴ مراجعه کنید.
معنی و تلفظ
- کلمه: Unruly
- تلفظ: /ʌnˈruː.li/ – اَنرولی
- معنی: سرکش، یاغی، نافرمان، مهارناشدنی
تعریف کلمه Unruly
کلمه Unruly به چیزی یا کسی گفته میشود که کنترل کردن یا نظم بخشیدن به آن سخت باشد. این واژه بیشتر برای افراد، گروهها یا حتی موهایی که نامرتب و مهارناشدنی هستند به کار میرود.
این کلمه معمولاً بهعنوان صفت (Adjective) استفاده میشود.
چند نکته مهم درباره Unruly
- برای توصیف افراد: کودک یا جمعیتی که رفتارشان قابلکنترل نیست.
- برای توصیف اشیا: مو، امواج یا چیزی که به سختی قابل مهار است.
- گاهی بار منفی دارد و نشاندهندهی بیانضباطی و هرجومرج است.
اصطلاحات و کاربردها
- Unruly behavior → رفتار سرکش و بیانضباط
- Unruly crowd → جمعیت یاغی و غیرقابلکنترل
- Unruly hair → موهای نامرتب و شانهنشدنی
کاربردهای کلمه Unruly در جمله
مثال ۱ (صفت – Adjective):
The teacher had trouble with the unruly students.
معلم با دانشآموزان سرکش مشکل داشت.
مثال ۲:
Her unruly hair was hard to brush.
موهای نامرتب او به سختی شانه میشد.
مثال ۳:
Police struggled to control the unruly crowd.
پلیس برای کنترل جمعیت یاغی به مشکل برخورد.
مثال ۴:
The waves were so unruly that boats could not sail.
امواج آنقدر مهارناشدنی بودند که قایقها نتوانستند حرکت کنند.
مثال ۵:
He was expelled from school for his unruly behavior.
او به دلیل رفتار بیانضباط از مدرسه اخراج شد.
مترادفها (Synonyms)
- Disorderly → بینظم
- Rebellious → سرکش، یاغی
- Wild → وحشی، غیرقابلکنترل
- Unmanageable → مهارناشدنی
متضادها (Antonyms)
- Obedient → مطیع
- Well-behaved → خوشرفتار
- Disciplined → منظم
- Controlled → کنترلشده
آزمون کلمه Unruly
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The police had to break up the ______ crowd after the match.
a) unruly
b) obedient
c) polite
d) quiet - His ______ behavior in class made it hard for others to learn.
a) unruly
b) disciplined
c) calm
d) obedient - The teacher praised the students for being ______ during the trip.
a) unruly
b) rebellious
c) well-behaved
d) wild - She used a lot of hair spray to manage her ______ hair.
a) unruly
b) straight
c) silky
d) smooth - The meeting was interrupted by some ______ protesters.
a) unruly
b) peaceful
c) polite
d) respectful
پاسخنامه آزمون
- a) unruly
- a) unruly
- c) well-behaved
- a) unruly
- a) unruly
جمعبندی
واژه Unruly به معنی سرکش، نافرمان یا غیرقابلکنترل است و در موقعیتهای مختلف مثل توصیف افراد، رفتار، جمعیت یا حتی مو بهکار میرود. یادگیری این کلمه برای درک متون انگلیسی و همچنین استفاده در مکالمات روزمره بسیار ضروری است. با تمرین و مرور مثالها میتوانید بهراحتی این واژه را در ذهن تثبیت کنید.