
تقویت دایره لغات انگلیسی یکی از کلیدهای اصلی در درک بهتر متنها و بیان دقیقتر در مکالمات است. مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری یکی از معتبرترین منابع در این زمینه است که با تمرکز بر لغات پرکاربرد، زبانآموزان را برای موقعیتهای مختلف آماده میکند.
در این درس از درس ۱۳ لغات ۵۰۴ به بررسی واژه Hazy میپردازیم. این کلمه به معنای “مهآلود” یا “مبهم” است و معمولاً برای توصیف وضعیتی به کار میرود که دید یا درک آن روشن و واضح نیست.
معنی و تلفظ
- کلمه: Hazy
- تلفظ: /ˈheɪ.zi/ – هِیزی
- معنی: مهآلود، تار، مبهم
تعریف کلمه Hazy
کلمه Hazy بیشتر برای شرایطی استفاده میشود که وضوح کافی وجود ندارد. این وضوح میتواند از نظر دیداری (مثل هوای مهآلود) یا ذهنی (مثل خاطره یا توضیح مبهم) باشد.
- صفت (Adjective): به معنای تار، مهآلود، مبهم
نکات مهم درباره “Hazy”
- معمولاً برای توصیف آبوهوا، مناظر و حتی خاطرات و افکار استفاده میشود.
- بیشتر بار معنایی منفی یا حالت غیرشفاف دارد.
مثالها از کاربرد Hazy در جمله
- The mountains looked hazy in the distance.
کوهها در دوردست مهآلود به نظر میرسیدند. - His explanation was so hazy that nobody understood it.
توضیح او آنقدر مبهم بود که هیچکس متوجه نشد. - She has only a hazy memory of her childhood.
او فقط خاطرهای مبهم از دوران کودکیاش دارد. - The sky became hazy due to the pollution.
بهخاطر آلودگی، آسمان مهآلود شد. - My plans for the future are still hazy.
برنامههایم برای آینده هنوز مبهم هستند.
مترادفها (Synonyms)
- Foggy – مهآلود
- Cloudy – ابری، مبهم
- Vague – مبهم
- Blurred – تار
متضادها (Antonyms)
- Clear – روشن
- Obvious – آشکار
- Distinct – مشخص
- Definite – قطعی
آزمون کلمه Hazy
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The sky was ______ after the heavy rain.
a) hazy
b) clear
c) sharp
d) definite - She gave me a ______ idea of what she wanted, but it wasn’t detailed.
a) hazy
b) precise
c) exact
d) clear - His memory of the accident is quite ______.
a) hazy
b) bright
c) certain
d) vivid - The teacher’s instructions were so ______ that students got confused.
a) hazy
b) obvious
c) clear
d) detailed - From the top of the hill, the view was ______ because of the morning fog.
a) hazy
b) clear
c) definite
d) visible
پاسخنامه آزمون
- a) hazy
- a) hazy
- a) hazy
- a) hazy
- a) hazy
جمعبندی
کلمه Hazy به معنای “مهآلود” یا “مبهم” است و هم در توصیف شرایط محیطی (مثل هوا و منظره) و هم در توصیف شرایط ذهنی (مثل خاطره یا توضیح) کاربرد دارد. یادگیری این کلمه به زبانآموزان کمک میکند تا در مکالمات روزمره و متون توصیفی، بیان دقیقتری داشته باشند.