
یادگیری واژههای کلیدی و پرکاربرد انگلیسی، پایه و اساس تقویت مهارتهای شنیداری و گفتاری است. یکی از این واژههای کاربردی، Audible است که در درس ۱۲ مجموعه ۵۰۴ واژه ضروری بررسی میشود. این کلمه معمولاً در زمینههایی مرتبط با صدا و شنیدن به کار میرود و فهم دقیق آن به شما کمک میکند در مکالمات و متون انگلیسی بهتر ارتباط برقرار کنید.
برای یادگیری عمیقتر و مشاهده کاربرد واقعی این واژه در جملات مختلف، میتوانید درس ۱۲ لغات ۵۰۴ را از اینجا مشاهده کنید و با تمرین بیشتر، این کلمه را به خاطر بسپارید.
معنی و تلفظ
کلمه: Audible
تلفظ: /ˈɑː.də.bəl/ – آدیبل
معنی: قابل شنیدن، قابل فهمیدن با گوش
تعریف کلمه Audible
کلمه Audible به معنای «چیزی که میتوان آن را شنید» است. وقتی میگوییم صدایی audible است، یعنی آن صدا به اندازهای واضح و بلند است که شنیده شود. این واژه بیشتر به عنوان صفت استفاده میشود و در زمینههای صوتی، موسیقی، فیلم، و حتی در ورزش به کار میرود.
نکات مهم درباره Audible
- کاربرد اصلی: اشاره به صدایی که قابل شنیدن باشد.
- صفت است: معمولاً به صورت صفت به کار میرود و برای توصیف صدا یا هشدار استفاده میشود.
- در ورزش: در فوتبال آمریکایی، Audible به معنای تغییر ناگهانی تاکتیک قبل از شروع بازی است.
کاربردهای کلمه Audible در جمله
مثال ۱:
The speaker’s voice was barely audible in the noisy room.
صدای سخنران در اتاق پر سر و صدا به سختی قابل شنیدن بود.
مثال ۲:
There was an audible gasp from the audience when the magician disappeared.
صدای نفسگیری قابل شنیدن از تماشاگران بلند شد وقتی شعبدهباز ناپدید شد.
مثال ۳:
The alarm emits an audible warning when the temperature is too high.
هشدار بهصورت صدای قابل شنیدن در زمانی که دما خیلی بالا میرود، فعال میشود.
مثال ۴:
His footsteps were audible on the wooden floor.
صدای قدمهایش روی کف چوبی قابل شنیدن بود.
مثال ۵:
In football, the quarterback called an audible to change the play at the last second.
در فوتبال، کوارتربک برای تغییر تاکتیک در آخرین لحظه، آدیبل اعلام کرد.
مثال ۶:
The difference between an audible and inaudible sound is the volume and clarity.
تفاوت بین صدای قابل شنیدن و غیرقابل شنیدن در بلندی و وضوح صداست.
مثال ۷:
She whispered so quietly that her words were barely audible.
او خیلی آرام زمزمه کرد به طوری که کلماتش به سختی قابل شنیدن بودند.
مثال ۸:
The audible feedback from the microphone helped the singer adjust her volume.
بازخورد صوتی قابل شنیدن از میکروفن به خواننده کمک کرد تا میزان صدایش را تنظیم کند.
مترادفها (Synonyms)
- Hearable – قابل شنیدن
- Perceptible – قابل درک (از طریق حس)
- Detectable – قابل شناسایی
- Clear – واضح
متضادها (Antonyms)
- Inaudible – غیرقابل شنیدن
- Silent – بیصدا
- Mute – بیصدا
- Unhearable – غیرقابل شنیدن
آزمون کلمه Audible
جای خالی را با گزینهی مناسب پر کنید:
- The sound from the back of the hall was barely ______.
a) visible
b) audible
c) colorful
d) large - The baby’s cry was loud and ______ enough to wake everyone up.
a) audible
b) invisible
c) tasteless
d) distant - The radio was so quiet that the music was almost ______.
a) audible
b) inaudible
c) edible
d) sensible - During the speech, an ______ sigh came from the audience.
a) audible
b) invisible
c) tasteless
d) tangible - The warning signal must be ______ to alert all employees.
a) audible
b) invisible
c) tasteless
d) tiny - In the quiet room, even the slightest noise was ______.
a) inaudible
b) audible
c) invisible
d) tasteless - The referee made an ______ call to change the play.
a) audible
b) inaudible
c) invisible
d) tasteless - The whisper was so soft it was almost ______.
a) audible
b) inaudible
c) colorful
d) sensible - The phone’s ringtone is designed to be easily ______.
a) audible
b) invisible
c) tasteless
d) tangible - The soundproof room made the music completely ______.
a) inaudible
b) audible
c) visible
d) colorful
پاسخنامه آزمون
- b) audible
- a) audible
- b) inaudible
- a) audible
- a) audible
- b) audible
- a) audible
- b) inaudible
- a) audible
- a) inaudible
جمعبندی
کلمه Audible به مفهوم «قابل شنیدن» اشاره دارد و در زمینههای مختلفی از جمله صدا، هشدارها، و حتی ورزش به کار میرود. یادگیری و کاربرد درست این واژه به شما کمک میکند در مکالمات روزمره و متون تخصصی بهتر ارتباط برقرار کنید. توصیه میکنم با مراجعه به درس ۱۲ لغات ۵۰۴ تمرین کنید و دایره لغات خود را غنیتر نمایید.