آموزش و معنی کلمه Challenge (چلنج)

گسترش دایره واژگان یکی از مهم‌ترین مراحل در مسیر تسلط بر زبان انگلیسی است. مجموعه‌ی ۵۰۴ واژه ضروری، یکی از منابع معتبر برای تقویت واژگان کاربردی است که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا مهارت‌های گفتاری و نوشتاری خود را به شکل چشم‌گیری ارتقا دهند.

در این درس، به بررسی واژه Challenge می‌پردازیم؛ واژه‌ای که در مکالمات رسمی، غیررسمی، آکادمیک و حتی تجاری بسیار پرکاربرد است.

برای آشنایی با سایر واژه‌های درس نهم مجموعه، پیشنهاد می‌کنیم درس ۹ لغات ۵۰۴ را مشاهده کنید.

معنی و تلفظ

کلمه: Challenge
تلفظ: /ˈtʃæl.ɪndʒ/ – چَلِنج
معنی: چالش، مبارزه‌طلبی، به چالش کشیدن

تعریف کلمه Challenge

Challenge یک واژه پرکاربرد در زبان انگلیسی است که می‌تواند به صورت اسم یا فعل در جمله ظاهر شود. این کلمه به شرایط سخت یا موقعیت‌هایی اشاره دارد که نیاز به تلاش، تمرکز یا مهارت بیشتری برای عبور از آن‌ها وجود دارد. همچنین، زمانی که از کسی می‌خواهیم توانایی‌اش را ثابت کند یا کاری دشوار انجام دهد، او را به چالش می‌کشیم.

کاربرد به‌عنوان اسم (Noun)

به معنی «چالش» یا «کاری سخت و demanding» که نیاز به تلاش و اراده دارد.

کاربرد به‌عنوان فعل (Verb)

به معنی «به چالش کشیدن»، «دعوت به رقابت» یا «زیر سوال بردن چیزی»

چند نکته مهم درباره Challenge

• این واژه می‌تواند هم در زمینه‌های شخصی و روزمره (مثل تلاش برای رسیدن به هدفی شخصی) و هم در زمینه‌های رسمی و حرفه‌ای (مثل چالش‌های تجاری یا فکری) استفاده شود.
• Challenge گاهی بار مثبت دارد (مثل انگیزه‌بخش بودن) و گاهی بار منفی (مثل دشواری و فشار).

مثال‌هایی از کاربرد Challenge در جمله

مثال ۱ (اسم – Noun):
Climbing Mount Everest is a real challenge.
صعود به قله اورست یک چالش واقعی است.

مثال ۲ (فعل – Verb):
She challenged her friend to a game of chess.
او دوستش را به یک بازی شطرنج دعوت به رقابت کرد.

مثال ۳ (فعل – Verb):
The lawyer challenged the witness’s statement.
وکیل گفته‌ی شاهد را زیر سوال برد.

مثال ۴ (اسم):
Learning a new language can be a fun challenge.
یادگیری یک زبان جدید می‌تواند یک چالش سرگرم‌کننده باشد.

مثال ۵ (فعل):
He challenged the rules and offered a better solution.
او قوانین را به چالش کشید و راه‌حل بهتری ارائه داد.

مترادف‌ها (Synonyms)

• Obstacle – مانع
• Test – آزمون
• Confront – روبه‌رو شدن
• Dare – جرئت دادن
• Confrontation – مقابله

متضادها (Antonyms)

• Acceptance – پذیرش
• Agreement – موافقت
• Surrender – تسلیم
• Ease – راحتی

آزمون کلمه Challenge

جای خالی را با گزینه‌ی صحیح پر کنید.

1. Climbing the mountain was a great ______ for the young hikers.
   a) game
   b) challenge
   c) routine
   d) mistake
2. He decided to ______ the old record by running faster.
   a) obey
   b) forget
   c) challenge
   d) ignore
3. Solving the puzzle was more of a fun ______ than a difficult task.
   a) challenge
   b) option
   c) habit
   d) memory
4. The player ______ the referee’s decision.
   a) respected
   b) followed
   c) challenged
   d) watched
5. Adapting to a new culture can be a major ______ in life.
   a) adventure
   b) challenge
   c) benefit
   d) regret
6. They accepted the difficult project as a ______ to prove their skills.
   a) punishment
   b) routine
   c) challenge
   d) guideline
7. The teacher encouraged the students to ______ themselves.
   a) limit
   b) doubt
   c) challenge
   d) relax
8. He always seeks out new ______ to improve his abilities.
   a) challenges
   b) vacations
   c) tools
   d) instructions
9. Instead of avoiding problems, try to ______ them.
   a) ignore
   b) delay
   c) challenge
   d) welcome
10. Running a marathon is not easy; it’s a huge ______.
    a) result
    b) challenge
    c) shortcut
    d) comment

پاسخنامه آزمون

1. b) challenge
2. c) challenge
3. a) challenge
4. c) challenged
5. b) challenge
6. c) challenge
7. c) challenge
8. a) challenges
9. c) challenge
10. b) challenge

جمع‌بندی

واژه‌ی Challenge به مفهوم «چالش» و «مبارزه‌طلبی» یکی از پرکاربردترین لغات در زبان انگلیسی است. این کلمه هم در مکالمات روزمره و هم در محیط‌های حرفه‌ای و آکادمیک نقش مهمی دارد. یادگیری و تسلط بر این واژه می‌تواند به شما در درک بهتر متون، ارتباط مؤثرتر و تقویت مهارت‌های زبان کمک زیادی کند. برای درک عمیق‌تر واژه‌های مشابه، پیشنهاد می‌کنیم به درس نهم ۵۰۴ واژه ضروری مراجعه کنید.