
یادگیری واژگان پرکاربرد انگلیسی، یکی از گامهای مهم در مسیر تقویت مهارتهای گفتاری، شنیداری و نوشتاری است. مجموعهی معروف ۵۰۴ واژه ضروری یکی از منابع اصلی برای توسعه دایره واژگان محسوب میشود.
در این درس، به بررسی کلمهی popular میپردازیم؛ واژهای که به معنای محبوب، مورد علاقهی عموم، پرطرفدار است و در موقعیتهای مختلف روزمره، رسانهای و اجتماعی بسیار استفاده میشود.
معنی و تلفظ
کلمه: Popular
تلفظ: /ˈpɑː.pjə.lɚ/ – پاپیولِر
معنی: محبوب، پرطرفدار، مورد علاقه عموم
تعریف کلمه Popular
کلمه popular به چیزی یا کسی اشاره دارد که نزد مردم یا گروه بزرگی از افراد، مورد توجه و علاقه است. این واژه میتواند در زمینههای مختلفی مانند موسیقی، فیلم، لباس، غذا، یا حتی ایدهها به کار رود.
popular فقط بهصورت صفت (Adjective) استفاده میشود و ویژگی چیزی را توصیف میکند که محبوب و پرطرفدار است.
نکات مهم دربارهی “Popular”
- این واژه معمولاً در توصیف افراد، محصولات، مکانها، رویدادها و سبکها به کار میرود.
- میتواند در معنای مثبت و بعضاً منفی (در مواقعی که محبوبیت از نظر فردی سطحی یا ناپسند باشد) به کار رود.
- گاهی با واژگانی مثل culture، opinion، trend و vote ترکیب میشود.
کاربردهای کلمه Popular در جمله
مثال ۱:
This singer is very popular among teenagers.
این خواننده در میان نوجوانان بسیار محبوب است.
مثال ۲:
Pizza is a popular food all over the world.
پیتزا غذایی پرطرفدار در سراسر جهان است.
مثال ۳:
He became popular after his first movie was released.
او بعد از انتشار اولین فیلمش محبوب شد.
مثال ۴:
The beach is a popular destination during summer.
این ساحل در تابستان مقصدی پرطرفدار است.
مثال ۵:
She always chooses popular brands when shopping.
او هنگام خرید همیشه برندهای محبوب را انتخاب میکند.
مثال ۶:
The idea of working from home has become popular recently.
ایدهی کار کردن از خانه اخیراً محبوب شده است.
مثال ۷:
It’s a popular belief that cats always land on their feet.
این باور عمومی وجود دارد که گربهها همیشه روی پاهایشان فرود میآیند.
مثال ۸:
The app became popular within days of its release.
این اپلیکیشن تنها چند روز پس از انتشار محبوب شد.
مثال ۹:
He wasn’t very popular in school, but now he’s a famous actor.
او در مدرسه چندان محبوب نبود، اما حالا یک بازیگر معروف است.
مثال ۱۰:
They launched a popular campaign to support local artists.
آنها کمپینی پرطرفدار برای حمایت از هنرمندان محلی راهاندازی کردند.
مترادفها (Synonyms)
- Well-liked – دوستداشتنی
- Favored – مورد علاقه
- Trendy – مد روز
- Famous – معروف
- In demand – پرمخاطب
متضادها (Antonyms)
- Unpopular – ناپسند، نامحبوب
- Unknown – ناشناخته
- Ignored – نادیدهگرفتهشده
آزمون کلمه Popular
جای خالی را با گزینهی صحیح پر کنید.
- The singer became ______ after releasing her first hit song.
a) popular
b) ignored
c) rare
d) shy - This restaurant is very ______ with tourists.
a) boring
b) popular
c) quiet
d) cheap - He launched a campaign that was not very ______ among voters.
a) popular
b) active
c) respected
d) effective - The new game quickly became ______ with kids.
a) tired
b) slow
c) popular
d) rejected - She always wears the most ______ styles.
a) popular
b) dirty
c) weak
d) strange - The author is not very ______ in her home country.
a) known
b) popular
c) accepted
d) important - His ideas were ______ among the younger generation.
a) disliked
b) common
c) popular
d) complicated - The show was so ______ that they renewed it for three more seasons.
a) popular
b) disappointing
c) new
d) simple - It’s a ______ place for taking photos at sunset.
a) calm
b) popular
c) private
d) boring - The theory gained ______ support among scientists.
a) public
b) silent
c) popular
d) random
پاسخنامه آزمون
- a) popular
- b) popular
- a) popular
- c) popular
- a) popular
- b) popular
- c) popular
- a) popular
- b) popular
- c) popular
جمعبندی
واژهی popular به معنای “محبوب و پرطرفدار” یکی از واژههای پرکاربرد در زبان انگلیسی است که در توصیف افراد، مکانها، اشیا و ایدههایی که در بین مردم محبوبیت دارند، بهکار میرود. با یادگیری و تمرین این واژه از درس ۶ مجموعه ۵۰۴ لغت ضروری، میتوانید توانایی خود را در درک و بیان مفاهیم رایج تقویت کنید و در مکالمات روزمره بهتر ارتباط برقرار کنید.