معنی و آموزش کلمه “Essential” (اسنشال)

یادگیری واژه‌های ضروری زبان انگلیسی نقش بسزایی در تقویت توانایی‌های ارتباطی و تسلط بر زبان دارد. یکی از مجموعه‌های معتبر و کاربردی در این زمینه ۵۰۴ واژه ضروری است که به زبان‌آموزان این امکان را می‌دهد تا دایره لغات خود را گسترش داده و در مکالمات روزمره و نوشتاری به‌طور مؤثری استفاده کنند.

در این درس، کلمه Essential را بررسی می‌کنیم؛ واژه‌ای که به معنای “ضروری” یا “اساسی” است و در موقعیت‌های مختلفی از زندگی روزمره و متون علمی و تخصصی کاربرد دارد. با مطالعه تعاریف، مثال‌ها و تمرین‌های این درس، می‌توانید این کلمه را به‌طور کامل یاد بگیرید و در گفتار و نوشتار خود به‌کار ببرید. برای یادگیری بهتر واژه‌ها و مشاهده استفاده واقعی آن‌ها در زندگی روزمره، درس پنجم لغات ۵۰۴  را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیک‌های کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.

تلفظ: /ɪˈsen.ʃəl/
تلفظ به فارسی: ای-سِن-شال

تعریف و توضیح کلمه Essential

کلمه Essential یک صفت است که به معنای “ضروری، بسیار مهم یا اساسی” استفاده می‌شود. این کلمه زمانی به کار می‌رود که می‌خواهیم به چیزی اشاره کنیم که برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی بسیار مهم و غیرقابل جایگزین است.

کاربردها:

1. اشاره به نیازهای حیاتی: وقتی چیزی برای بقا یا انجام یک فعالیت ضروری باشد.
2. اشاره به جنبه‌های کلیدی: برای بیان اجزای اساسی یا نکات مهم یک موضوع.

نمونه جمله‌ها

1. Water is essential for life.
   آب برای زندگی ضروری است.
2. It is essential to wear a helmet while riding a motorcycle.
   پوشیدن کلاه ایمنی هنگام موتورسواری ضروری است.
3. Good communication skills are essential in the workplace.
   مهارت‌های خوب ارتباطی در محیط کار ضروری هستند.
4. Oxygen is essential for the survival of most living organisms.
   اکسیژن برای بقای اکثر موجودات زنده ضروری است.
5. A balanced diet is essential for maintaining good health.
   یک رژیم غذایی متعادل برای حفظ سلامتی ضروری است.
6. It’s essential to understand the rules before playing the game.
   فهمیدن قوانین قبل از بازی کردن ضروری است.
7. In any project, time management is an essential skill.
   مدیریت زمان یک مهارت ضروری در هر پروژه‌ای است.
8. The book provides essential information about the history of the region.
   این کتاب اطلاعات ضروری درباره تاریخ منطقه ارائه می‌دهد.
9. Trust is essential in building strong relationships.
   اعتماد در ایجاد روابط قوی ضروری است.
10. Learning English is essential for international communication.
    یادگیری انگلیسی برای ارتباطات بین‌المللی ضروری است.

مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌ها (Synonyms):

• Necessary
• Crucial
• Vital
• Fundamental
• Indispensable

متضادها (Antonyms):

• Unnecessary
• Optional
• Trivial
• Minor

تمرین‌ها (Practice)

بخش اول: جای خالی را پر کنید.

1. Drinking enough water every day is _______ for your health.
2. It is _______ to have a good education for a successful career.
3. This guide contains _______ information for travelers.
4. Proper lighting is _______ for reading comfortably.
5. Honesty is _______ in any friendship.

بخش دوم: مترادف صحیح را انتخاب کنید.

6. Which word is closest in meaning to “essential”?
   a) Optional
   b) Vital
   c) Trivial
   d) Unimportant
7. What is the opposite of “essential”?
   a) Necessary
   b) Indispensable
   c) Optional
   d) Fundamental

بخش سوم: جمله‌های درست یا غلط (True/False)

8. Essential things are not very important.
   True / False
9. Oxygen is essential for human survival.
   True / False

بخش چهارم: انتخاب بهترین گزینه

10. Which sentence uses “essential” correctly?
    a) This old phone is essential for my work.
    b) Water is essential for plants to grow.
    c) I bought an essential jacket because it was on sale.

پاسخ‌ها

1. essential
2. essential
3. essential
4. essential
5. essential
6. b) Vital
7. c) Optional
8. False
9. True
10. b) Water is essential for plants to grow.

جمع بندی

کلمه Essential یکی از واژه‌های پرکاربرد زبان انگلیسی است که به معنای “ضروری” یا “اساسی” می‌باشد. این کلمه برای توصیف هر چیزی که حیاتی و بسیار مهم است به کار می‌رود. با یادگیری و تمرین این کلمه، می‌توانید در مکالمات روزمره، نوشتارهای رسمی و متون تخصصی بهتر عمل کنید. تمرین‌های ارائه‌شده در این درس به شما کمک می‌کنند تا این واژه را به خوبی درک کرده و به‌کار ببرید.