
یادگیری واژههای ضروری زبان انگلیسی نقش بسزایی در تقویت تواناییهای ارتباطی و تسلط بر زبان دارد. یکی از مجموعههای معتبر و کاربردی در این زمینه ۵۰۴ واژه ضروری است که به زبانآموزان این امکان را میدهد تا دایره لغات خود را گسترش داده و در مکالمات روزمره و نوشتاری بهطور مؤثری استفاده کنند. ۵۰۴ واژه ضروری بهطور کامل معرفی شده است و در این راستا، آموزش واژهها به همراه مثالهای کاربردی و تمرینهای مختلف میتواند یادگیری را سادهتر و مفهومیتر کند.
در این بخش، به آموزش کلمه Typical پرداختهایم. این کلمه یکی از واژههای رایج در زبان انگلیسی است که در موقعیتهای مختلف برای توصیف ویژگیهای معمول یا رایج استفاده میشود. یادگیری درست کاربرد آن، به شما کمک میکند تا در مکالمات خود بیشتر به جزئیات پرداخته و ارتباط مؤثری برقرار کنید. برای یادگیری بهتر واژهها و مشاهده استفاده واقعی آنها در زندگی روزمره، درس پنجم لغات ۵۰۴ را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیکهای کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.
معنی و تعریف واژه:
- Typical (صفت)
- معنی: معمول، عادی، نمونهای از یک نوع خاص، مشخصه یا ویژگی.
- تلفظ: /ˈtɪp.ɪ.kəl/ (تیپیکِل)
تعریف:
یک ویژگی، رفتار یا وضعیت که در بیشتر مواقع و برای افراد یا چیزها عادی است.
کاربردهای واژه Typical
- زندگی روزمره:
- It’s typical for people to have coffee in the morning.
- معمول است که مردم صبحها قهوه بنوشند.
- اشاره به رفتار مشخصه:
- His reaction was typical of someone who didn’t understand the situation.
- واکنش او معمول کسی بود که شرایط را درک نکرده است.
- مقایسه رفتار یا شرایط خاص:
- The weather today is typical for this time of year.
- هوای امروز برای این زمان از سال معمول است.
- اشاره به عادتهای خاص:
- A typical teenager spends hours on their phone.
- یک نوجوان معمولی ساعتها با تلفن همراه خود سرگرم است.
مثالهای بیشتر:
- Positive Use:
- It was a typical sunny day in California.
- روزی معمولاً آفتابی در کالیفرنیا بود.
- Negative Use:
- He arrived late again; that’s so typical of him.
- او دوباره دیر رسید؛ این خیلی برای او معمول است.
- Neutral Use:
- The typical working hours for this job are 9 AM to 5 PM.
- ساعات کاری معمول برای این شغل ۹ صبح تا ۵ عصر است.
مترادفها (Synonyms):
- Normal
- Usual
- Standard
- Conventional
متضادها (Antonyms):
- Unusual
- Atypical
- Rare
- Extraordinary
آزمون
بخش ۱: جای خالی را پر کنید (Fill in the Blanks)
- It’s _______ for students to feel nervous before exams.
- The manager’s decision was _______ of someone with no experience in the industry.
- On a _______ weekday, the traffic in the city is very heavy.
- Her smile was _______ of her friendly personality.
بخش ۲: انتخاب مترادف (Synonyms)
- Choose the word closest in meaning to “Typical”:
a) Rare
b) Ordinary
c) Unique
d) Complicated
بخش ۳: صحیح یا غلط (True/False)
- “Typical” refers to something that happens rarely. (True/False)
- The word “Typical” can describe an unusual event. (True/False)
بخش ۴: تطابق جمله (Match the Sentence)
- Match the sentence to its meaning:
- Sentence: “It was a typical response to such a situation.”
a) An unexpected response
b) A usual or expected response
- Sentence: “It was a typical response to such a situation.”
بخش ۵: کاربرد صحیح (Usage)
- Which sentence uses “Typical” correctly?
a) This is a typical example of good teamwork.
b) Her idea was so typical that nobody understood it. What does the sentence mean?
“The movie was typical of its genre, with lots of action and little story.”
a) The movie was unique and original.
b) The movie had common features of its type.
پاسخنامه آزمون:
- Typical
- Typical
- Typical
- Typical
- b) Ordinary
- False
- False
- b) A usual or expected response
- a) This is a typical example of good teamwork.
- b) The movie had common features of its type.
جمع بندی
واژه Typical یکی از واژههای پرکاربرد زبان انگلیسی است که میتواند در موقعیتهای مختلف برای بیان چیزی که عادی یا نمونهای از یک گروه خاص است، به کار رود. با تمرین و استفاده از این واژه در جملات روزمره، میتوانید تسلط خود بر این واژه را افزایش دهید.