
کلمه dense یکی از ۵۰۴ واژه ضروری زبان انگلیسی است که در مکالمات و متون متنوعی کاربرد دارد. این کلمه به معنای متراکم، فشرده، یا انبوه به کار میرود و همچنین میتواند در مفاهیم استعاری به معنی کندذهن استفاده شود. درک معنای این کلمه و کاربردهای آن به زبانآموزان کمک میکند تا مفاهیم مختلف را بهتر بفهمند و با اعتمادبهنفس بیشتری از آن استفاده کنند. در این آموزش، با تعریف دقیق، مثالهای متعدد، و تمرینهایی جذاب، این کلمه را به طور کامل بررسی میکنیم. برای یادگیری بهتر واژهها و مشاهده استفاده واقعی آنها در زندگی روزمره، درس چهارم لغات ۵۰۴ را مشاهده کنید و با استفاده از تکنیکهای کاربردی، این لغات را به راحتی یاد بگیرید.
کلمه: Dense
تلفظ: /dens/ (دِنس)
📋 پاسخنامه آزمون
همه این کلمات از کتاب معروف ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی هستند. این واژهها جزو پرتکرارترین لغات زبان انگلیسیاند، طوری که اگر به آنها مسلط باشید، تقریباً نیازی به کلاس زبان نخواهید داشت!
مشاهده درس اول ۵۰۴تعریف کلمه:
- انگلیسی:
- Closely packed together; thick; compact.
- Hard to see through; heavy or opaque.
- Sometimes used metaphorically to describe a person as being slow to understand.
- فارسی:
- متراکم، انبوه، فشرده.
- غلیظ یا سنگین (مثلاً در مورد مه یا دود).
- در مفهوم استعاری: کندذهن.
مثالها:
- Real-life examples:
- The jungle was so dense that we could barely find a path.
- مه در صبح بسیار dense بود و رانندگان مجبور شدند آهستهتر رانندگی کنند.
- The crowd at the concert was extremely dense, making it hard to move.
- Metaphorical usage:
- He’s so dense; I had to explain the joke three times!
- Other contexts:
- این کتاب از نظر علمی بسیار dense است و درک آن زمان زیادی میبرد.
- در فیزیک، dense به معنی داشتن چگالی بالا است.
مترادفها و متضادها:
- مترادفها (Synonyms):
- Compact, thick, heavy, impenetrable.
- متضادها (Antonyms):
- Sparse, thin, transparent, clear.
کاربردها در جملههای متنوع:
- The cake was so dense that it felt heavy for its size.
(کیک آنقدر متراکم بود که برای اندازهاش سنگین به نظر میرسید.) - The forest was filled with dense vegetation.
(جنگل پر از گیاهان انبوه بود.) - This material is very dense; it’s perfect for insulation.
(این ماده بسیار چگال است؛ برای عایقسازی عالی است.) - His explanations are often too dense for beginners.
(توضیحات او اغلب برای مبتدیان بیش از حد پیچیده است.)
آزمون:
۱۰ سؤال برای تمرین کلمه Dense
بخش ۱: ترجمه
- معنی کلمه “dense” چیست؟
a. متراکم
b. سبک
c. ساده
d. شفاف
بخش ۲: انتخاب مترادف
- کدام کلمه به معنی dense نزدیکتر است؟
a. Thick
b. Clear
c. Sparse
d. Easy
بخش ۳: تکمیل جمله
- The fog was so dense that we couldn’t see the ____.
a. road
b. air
c. water
d. tree
بخش ۴: صحیح یا غلط
- Dense means something very clear and easy to see.
بخش ۵: چند گزینهای
- Which of the following describes a dense person?
a. Someone who understands quickly.
b. Someone who struggles to understand.
c. Someone who moves quickly.
d. Someone who is very kind.
بخش ۶: تطبیق معنایی
- Match the word dense with the correct image description:
a. A crowded street during a festival.
b. An empty parking lot.
c. A thin layer of fog.
d. A clear and sunny sky.
بخش ۷: مترادف و متضاد
- Which is the opposite of dense?
a. Compact
b. Sparse
c. Thick
d. Heavy
بخش ۸: استفاده در فیزیک
- In physics, the term dense refers to:
a. Low energy
b. High mass in a small volume
c. High speed
d. Light material
بخش ۹: جملهسازی
- Write a sentence using the word dense to describe a city.
بخش ۱۰: تجزیه و تحلیل
- Explain why fog is described as dense in some cases.
پاسخها:
- a. متراکم
- a. Thick
- a. road
- غلط
- b. Someone who struggles to understand.
- a. A crowded street during a festival.
- b. Sparse
- b. High mass in a small volume
- Your answer (مثال خود را وارد کنید).
- Your answer (پاسخ خود را وارد کنید).
جمع بندی
کلمه dense نهتنها در زندگی روزمره بلکه در مباحث علمی و ادبی نیز بسیار کاربردی است. یادگیری این واژه، درک متون پیچیده و توصیف دقیقتر مفاهیم را آسانتر میکند. با تمرینهای ارائهشده، شما میتوانید این کلمه را به خوبی در جملات خود به کار ببرید. تمرین منظم و استفاده عملی از این کلمه، مهارت زبان انگلیسی شما را بهبود خواهد داد.


